ابتدا باید این نکته مهم رو بگم که نوشته ی زیر حاصل یک تحقیق علمی و
نتیجه ی یک داده کاوی بزرگ و یا مطالعات کتابخانه ای پیچیده و پر کردن پرسش
نامه و ... نیست.بلکه فقط و فقط دیدگاه من به یه موضوع است که احتمالا
حاصل تجربیات شخصی و همزمان مطالعات موردی من در این زمینه است.
به
نظر من جالب ترین پیچیده ترین و البته عجیب ترین و زیبا ترین چیز دنیا
(چیز شامل طبیعت اشیا ابزار و همه ی اطرافیان ما است) مغز انسان است خوندن
دونستن و تست کردن آن خیلی فوق العاده است. به هر صورت میخواستم در مورد
موضوع نهی کردن فرد بنویسم که خب در گفت و گو های روزانه حتی از جنس صحبت
های داخل تاکسی خیلی ازش میگن.
هر چیزی که افراد را از آن نهی کنی حریص تر میشند به آن
و همه هم در این مورد مثال های متعددی دارند از مصرف الکل و مواد مخدر در جامعه تا حجاب و چه و چه
ولی ایا واقعا این گونه است؟
یه
تحقیق علمی صورت گرفته بود که و نتیجه جوابش به صورت خلاصه این بود(منبع
ندادم چون دقیقا یادم نمیاد کجا خونده بودمش ولی تا اون جایی که یادمه
رفرنس معتبر داشت) که در پایان روابط عاطفی اون کسی که رو به روییش رابطه
را تمام میکند بسیار حریص تر و مشتاق تر میشه بر ادامه آن رابطه (جل الخالق
مغز انسانه و میلیون ها میلیارد شگفتی )
البته
گاها خطا های شناختی هم ایجاد میشه بر این مبنا که گاها مطرح میکنند که ما
هر پدر و مادر مذهبی دیدیم انقدر فشار آوردن بر تدین بچه که از اون ور در
رفته و بچه لامذهب در آمده یا این که پدر مادری که تحصیلات خیلی بالایی
دارند ولی فرزند محترم آن ها دیپلم ردیه البته این نکته خیلی مهمه که وقتی
مثال های این گونه میبینیم در ذهن ما بیشتر فرو میره در حقیقت احتمال این
که فرزند یک خانواده مذهبی مذهبی بشه خیلی بیشتر از اینه که فرزند یک
خانواده غیر مذهبی مذهبی بشه همانطور که احتمال این که فرزند یک خانواده
تحصیل کرده احتمال تحصیل کرده شدنش بیشتر از یک خانواده غیر تحصیل کرده است
و این خطا از آن حا سرچشمه میگیره که وقتی برخلاف ذهنیت قبلی ما اتفاقی
میفتد ما به گونه دیگر آن را مشاهده میکنیم و در خاطر ما میماند.
احتمالا
کنجکاوی بزرگترین موحبت بشر و همان طور بزرگ ترین دردسر بشر بوده هزاران
ملوان سوار بر کشتی شدند که جهان های جدید و مناطق جدید دنیا را پیدا کنند
به آخر دنیا برسند به لبه ی دنیا برسند جهان را دور بزنند ولی از گرسنگی و
تشنگی و طوفان و دزد دریایی و... از بین رفتند اما یکی هم شد کریستوف کلومب
و جهان جدید را پیدا کرد.(البته در نژاد ها و تیره ها و شخصیت های افراد
فرق هایی وجود دارد یک سری از آن ها احتمالا از فرزندان اون جده انسانی
بودند که گفته بود: اقا بیا بزنیم از غار بیرون دنیا رو ببینیم ( که
احتمالا اقا خرسه خوردش ) ولی یه سری هم بودند گفتند نه عزیز همین توی غار
میمونیم اتشی هست دور همی با زن و بچه ها خوشیم اما این وسط یکی هم بود که
از غار زد بیرون و تمدن ها را درست کن)
کنجکاو
بودن نوع بشر و در جست و جو بودن و راضی نبودن به شرایط موجود احتمالا بزرگ
ترین دلیل پیشرفت تمدن ها انسانی بوده(البته احتمالا بسیاری از جنگ ها و
رذالت های انسانی هم از این مقوله سرچشمه میگیرد) البته به گمانم در عصر
حاضر و در بین انسان مدرن این خصیصه هر روز کم تر و کم تر میشه (دلیل دقیقش
رو واقعا نمیدونم ولی یه حدس هایی دارم در این باره) خیلی روشنه ما انسان
ها در جنگ جهانی بزرگ ترین اختراعات را پی ریزی کردیم 1969 به ماه رفتیم
(در صورتی که سیستم محاسبه گر مرکزی زمینی اپولو از یه ماشین حساب امروزی
هم ضعیف تر بود چه برسه ابر کامپیوتر ها و... امروزی) در زمینه های مختلف
پژوهش های عجیب غریبی میشد ریسک های بزرگ(یاد صحبتی از نیل ارمسترانگ
افتادم که گفته بود: این که پروژه اپلو موفق میشد کم تر از پنجاه درصد بود و
ما خودمون رو برای مردن اماده کرده بودیم این که یک قدم کوچک برای انسانی
بود ولی یک قدم بزرگ برای نوع بشر یک حقیقته ) اما خب الان را میبینیم که
پیشرفت بشر و تکنولوژی به این حد رسیده که جک دورسی میگه به صورت ازمایشی
میخوایم کارکتر های هر توییت رو از 140 کارکتر بکنیم 280 کارکتر یا اپل
میاد محصول جدیدش رو معرفی میکنه که یک پیشرفت بزرگ بوده ال سی دی اش بزرگ
تره(میخواید بفهمید تنهایی نوع بشر چقدر داره بزرگ میشه به بزرگ شدن ال سی
دی گوشی هاشون نگاه کنید)
البته
خب این بین یه نفر مثل اقامون ایلان ماسک پیدا میشه که به جای گجت ساختن و
اشتراک گذاری عکس و ویدیو میخواد شهر فضایی درست کنه خودرو ها را الکتریکی
کنه انسان رو در کم تر از یک ساعت هر جای زمین ببره و....
(از کجا به کجا رفتم از نهی کردن مغزی به پروژه های فضایی و سفر و .... دیگه شرمنده به خاطر این همه حاشیه رفتن )
این
که انسان نسبت به چیزی که نهی شده سرکش باشد احتمالا ربط مستقیمی به دانش
تجربه و البته مدیریت ریسک یک فرد دارد (این که یه سری میگن باید ادم همه
چیزی رو تجربه کنه منظور مواد مخدر و الکل و روابط عجیب غریب و ... است
واقعا یه شوخی بیش نیست چون خیلی کم عمقه یاد یه گفته اقای محی الدین الهی
قمشه ای افتادم که در مورد قمار عشق بود که میگفت این قمار هایی که میکنید
(قمار ورق و تاس و اسب و ...) شوخی بیش نیست در برابر قماری که ما میکنیم
اون تکه ای از مال و منال شماست این همه ی روح و روان و جان ما )
این
کنجکاوی و عنان بریدن و گوسپند بار حرکت نکردن اگر به صورت منطقی باشد (در
حقیقت ریسک انجام آن کار به رسیدن به نتیجه اش بخونه ) اجرایش درسته در
غیر این صورت خیلی کاره جالبی نیست(البته این رو هم بگم که کار های خیلی
خلی بزرگ دقیقا همین طور بود ریسک به هزینه نمیخورد ولی خب اون فرد انقدر
اطمینان بالایی داشت و همه چیز را در نظر گرفته بود و اماده شده بود که خب
اتفاق مثبت بود)
در کل امیدوارم کنجکاوی های به جایی داشته باشید یا حداقل سبد کنجکاوی هاتون رو به رشد باشه