هندوانه قلعه گنج چاه دادخدا
کرمان کهنوج قلعه گنج چاه رضا چاه دادخدا مکانی است که حداقل در شش ماه گذشته زیاد ازش یاد میکنم و خبر میگیرم و در جریان اتفاقاتش هستم دلیلش هم ساده است و بر میگرده به روزی که با دوست عزیزم مهرداد کشاورزی تماس داشتم و گفت:
قصد اجاره ی یک زمین 100 هکتاری در جنوب دارم و وقتی از مشخصات زمین پرسیدم گفت :دو حلقه چاه عمیق با آبدهی فوق العاده داره به علاوه ی این که خاکش عالیه و اجاره ی این زمین در سال کم تر از بیست میلیون تومان هزینه داره و قراره که این هفته برم برای دیدن زمین به کهنوج و نظر من رو پرس و جو کرد.
در ابتدا از اون جایی که میدونستم مهرداد عزیز با این که فامیلیش کشاورزی هست ولی هیچ چیزی از کشاورزی نمیدونه(مهرداد دانشجوی کارشناسی ارشد رشته ی معماری معماری هست و یکی از با استعداد ترین معمار های دنیاست که میدونه خرندی چیه ) ازشدر مورد پیشینه و تجربه کشاورزی نداشتنش جویا شدم و راه حل رو پرسیدم و گفتم با این معضل چه میکنی گفت : شریکم سال هاست کشاورزه و تخصص و تجربه ی کشاورزی داره و نگرانی بابت تجربه و فن کشاورزی ندارم
روز بعد مهرداد عکس زمینی مورد نظر را در قلعه گنج چاه دادخدا رو برایم ارسال کرد.
زمین کشاورزی بسیار بزرگ که نگرانی بابت آب نیز زمین مورد نظر را تهدید نمیکرد(همان طور که میدونید نبود آب در ایران و پایین آمدن آب ذخیره ی کشاورزی امری است بسیار نگران کننده در ایران که به غیر از تهدید نبود آب کشاورزی زندگانی مردم اون مناطق از ایران را نیز تهدید میکنه)
با همه ی این اوصاف مهرداد داستان ما زمین را اجاره کرد و شروع به کندن زمین و آماده سازی زمین مربوطه برای کشت محصول کرد.
تصمیم بعدی که باید میگرفت این بود که چه محصول زراعی را باید بکارد.
از جو و گندم و یونجه و سبزی کاری گرفته تا هندوانه و شمام و.. سیر بود.
پیشنهاد اولیه من به مهرداد سیر بود (دلایلش هم به نظرم منطقی بود سیر را به راحتی میشه انبار کرد محصولی گران قیمت است میشه تبدیلش کرد :سیر ترشی - سیر خشک - پودر سیر و....) اما تنها مشکلش این بود که کاشتن سیر هزینه ی زیادی داره و سرمایه ی اولیه ی زیادی رو میطلبه.
مهرداد و شریکش به این نتیجه رسیدندند که از آن جا که در منطقه ی قلعه گنج چاه دادخدا بیشتر کشاورزان به کشت هندوانه میپردازند اون ها هم هندوانه بکارند.
اوایل به سبزی کاری پرداختند پس از کاشت و برداشت سبزی ها که اولین محصول کشاورزی زمینشان بود حال کم کم شروع به اماده سازی هندوانه پرداختند.
خریدن و کارگذاشتن سیستم قطره ای - خرید بذر مرغوب - خرید نایلون پلاستیکی برای پوشش جوانه ها و.... وقتی من با نگرانی در مورد کشت و فروش هندوانه میپرسیدم مهرداد میگفت که هاشم از اون جا که محصولات ما در اردیبهشت ماه به بار مینشیند با قیمتی خوبی در حدود هر کیلو گرم هزار تومن خواهند خرید.
چند روز بعد (در اوایل بهمن ماه) مهرداد با من در مورد بازار خیلی خوبه هندوانه در کشور های حاشیه خلیج فارس و دریای عمان گفت فروش هندوانه به عمان برای من جذابیت زیادی پیدا کرد و به پرس و جو و کسب اطلاعات در این باره پرداختم و با افراد اهل فن این کار صحبت کردم(واقعیت را باید این جا بگم و اون اینه که از اون جا که فهمیدم این کار نیاز به سرمایه ی زیادی داره و از طرفی دیگه نیاز به گذاشتن وقت و البته ریسک بالایی داره پشتکار زیادی در این مسیر نداشتم)
روز ها پشت هم میگذشتن و من و مهرداد برنامه ریزی برای خرج سود حاصل از 350 تن هندوانه ای که بار خواهد داد را میکردیم البته نگرانی هایی مانند آمدن طوفان و از بین رفتن محصول نیز در ما وجود داشت.
هر روز هندوانه ها بزرگ و بزرگ تر میشد.
اما زمانی که هندوانه های شیرین خوشگل قرمز رنگ در اومدن و کم کم اماده ارائه به بازار میشدند یه خبر بد شنیدم خبر خیلی ساده بود:
این روزها بدلیل ازدیاد تولید، عدم فروش، نبود صرفه اقتصادی و نبود خریدار خارجی هندوانه ها در زمین های کشاورزی میپوسند.
پس در نتیجه:
بازاری برای فروش وجود نداره و تمام 350 تن هندوانه از بین خواهند رفت.
وقتی از مهرداد در مورد این اتفاق پرسیدم گفت: تمام هندوانه ی منطقه ی قلعه گنچ چاه داد خدا به این آینده ی شوم محکوم هستند بیش از 250 هزار تن هندوانه در زمین های کشاورزی ما از بین خواهند رفت و کشاورز ها باید خراب شدن محصولاتی که حاصل یک سال زحمتشون بود رو نگاه کنند و باید نگران بازپرداخت قرض هایی که برای کشت زمین گرفته بودند باشند.
پینوشت:
برای تولید هر کیلوگرم هندوانه باید 286 لیتر آب مصرف کرد به عباتی دیگر برای 250 هزار تن هندوانه ای که از بین رفت بیش از 71500000000 لیتر آب مصرف شده بود.
پینوشت 2 :
بخشی از ناراحتی من هم از اون جایی سرچشمه میگیره که حداکثر تلاشم رو برای صادرات هندوانه به عمان خرج نکردم و در این زمینه کاهلی زیادی کردم و بلاشک میتونستم یه کارایی کنم ولی انجامش ندادم.
پینوشت 3 :
مهم ترین و جدی ترین نقد من به قضیه ی هندوانه قلعه گنچ چاه داد خدا اینه که دولت ما جهاد کشاورزی ما و... هیچ برنامه ای برای طراحی فروش و ساختار فروش و یا صادرات و یا حتی نگهداری این محصول نداشتند حتی تخمینی در میزان مورد نیاز تولید کشور نداشتند.
پینوشت 4 :
این کامنت رو مهرداد کشاورزی عزیز همون کسی که نمونه ی مورد بحث من بود در زیر این پست نوشت و از اون جایی که به نظرم این کامنت از بدنه ی اصلی پست مهم تر بود تصمیم گرفتم به پینوشت پست اضافه اش کنم