توسعه

وب سایت شخصی هاشم زرین کیا

توسعه

وب سایت شخصی هاشم زرین کیا

توسعه

هاشم زرین کیا هستم علاقه زیادی به یاد گرفتن و یاد دادن و ارزش ایجاد کردن دارم.
این یادگیری میتونه مطالعه کاغذی باشه میتونه تو کار باشه یا حتی تو سفر یا شاید هم همنشینی با انسان ها و البته متمم خوانی یا در راه متمم خوانی باشه.
تا الان یه کارایی کردم الان یه کارایی میکنم و یه کارایی هم در آینده قراره بکنم.
این وبلاگ بیشتر جایی است که من توش تمرین نوشتن میکنم و البته سعی میکنم دیدگاهم رو نسبت به چیز ها مطرح کنم پس انتطار ساختار های علمی و اکادمیک نباشید.
نوع نوشتار این وبلاگ هم بیشتر شبیه گفتار روزمره من است تا نگارشی از جنس بسیار رسمی کتابی

ضمنا با عرض پوزش بابت این که فونت کلمات پست ها خیلی کوچکن دلیل این که فونت این وبلاگ به این شکل است دو تا چیزه:

1 - اونی که قصد خواندن داره دنبال خواند سرسری نباشه
2- بیشتر با متن کلنجار بره

محبوب ترین مطالب

۱۰ مطلب در دی ۱۳۹۶ ثبت شده است

بر خلافم میل باطنی ام که قصد نداشتم در مورد رویداد ها بنویسم و بیشتر هدفم روند هاست(در حقیقت نمیخوام اگه سی سال بعد دست نوشته های این وبلاگ مشاهده شد شبیه دفترچه خاطرات باشه ؟؟!! هدفم اینه که بتونم ترشحات ذهنی ام رو بنویسم.



اما انقدر در ایران عزیز رویداد های تاثیر گذار میفته که واقعا ادم نمیدونه به کدومش ببپردازه
تا همین الان که این پست رو میزارم مردم غرب کشور در استان کرمانشاه در این هوای سرده وحشتناک دارند از سرما و گرسنگی از دست میروند.(بی کاری و مشکلات دیگه هم که مزید علت شده )
وقتی قصد داری از فکر مظلومیت عزیزان زلزله زده بیای بیرونی اسیب های اجتماعی وحشتناک رو میبینی این وسط الودگی هوا و زلزله تهران و بحران بی آبی به کنار مشکلات سیاسی  بین المللی از قبیل تشدید تحریم ها و البته تنش های بین دولت ها و البته خطر سرمایه گذاری داخلی و ... رو هم مزید علت قرار دهید.
این وسط هم که کشتی منفجر میشه و..... (البته حملات تروریستی تهران رو هم یادمون نره )
خیلی هم عالی خیلی هم خوب (اااا آشوب های اخیر کشور رو هم داشتم فراموش میکردم)
همه این ها فکر نکنم خیلی اتفاقی باشه !؟!؟ و بلاشک این اتفاقات در کشوری مثل چک یا مثلا لیتوانی یا هلند یا نیوزیلند یا مثلا بنگلادش و ارژانتین خیلی عجیب غریبه !؟!؟(حالا خودمون رو با افغانستان یا یمن یا عراق و سوریه مقایسه نکنیم اینا خب جنگ زده هستن )

ولی با همه ی این اوصاف چیزی که ما باید برایش اشک بریزیم و نگرانش باشیم نه کشتی نفت کش هست (که خب یه حادثه ای بود که اتفاق افتاد و عزیزان ما از دست رفتن و ضرر غیر قابل جبرانی داشت ) نه حمله تروریستی(که هم میهنان عزیز تفنگ بازی جدی جدی رو خیلی دوست دارن اون عزیزانی که تماشا میکردن گواه این ادعا است ) البته خوبه که یادی کنیم از پلاسکو چند هزار کارگری که بیکار شدن اون همه کاسبی که کل زندگیشون رو از دست دادن(یاده این میفتم که یکی از دوستان تعریف میکرد میگفت یکی از 6 نفر از مردم عادی که کشته شدن از کاسب های ساختمان پلاسکو بود که با این که گفته بودن نرو تو گفاحتمالا بزرگ ترین خطر هایی که ایران رو تهدید میکنه:

1- مسئله کمبود آب (تغییر زیست بوم و..)

2- زلزله تهران

3- تصادفات رانندگی

4- از همه مهم تر جهل ما مردم ایران است(که موجب شده زیست بوم رو با برداشت های بی رویه و تصمیم های اشتباه نابود کنیم که موجب شده تصادفات رانندگی اتفاق بیفته(جاده غیر استاندراد - خودرو غیر استاندارد - بد بودن فرهنگ رانندگی (البته یکی از این راننده های بی فرهنگ جامعه خودم هستم) زلزله گه دلیلش سازه های غیر استاندارد برنامه ریزی نکردن برای بحران و... است )


ولی با همه ی این اوصاف به قول باب دیلان

The Times They Are A-Changin'

Come gather ’round people

بیایید، جمع شوید مردم
Wherever you roam

از هر کجا که هستید
And admit that the waters
Around you have grown

رودخانه ای که دور شما در حال بالا آمدن است را باور کنید
And accept it that soon
You’ll be drenched to the bone

و باور کنید که به زودی تا مغز استخوانتان خیس خواهد شد
If your time to you is worth savin

اگر وقتتان برایتان با ارزش است
Then you better start swimmin’ or you’ll sink like a stone

بهتر است زودتر شنا کنید و دور شوید
وگرنه مانند یک سنگ در آب فرو خواهید رفت
For the times they are a-changin’
 
چون زمانی همه چیز تغییر میکند

 

Come writers and critics

بیایید، نویسندگان و نقادان
Who prophesize with your pen

ای که با قلم مقدستان مینویسید
And keep your eyes wide

چشمانتان را باز کنید
The chance won’t come again

این فرصت هرگز تکرار نخواهد شد
And don’t speak too soon

هنوز برای حرف زدن خیلی زود است
For the wheel’s still in spin

چون چرخ همچنان در حال چرخیدن است
And there’s no tellin’ who that it’s namin

و نیازی نیست که بگوییم منظورم چیست

For the loser now will be later to win

بازنده امروز، پیروز فردا خواهد بود
For the times they are a-changin’

چون زمانی همه چیز تغییر میکند

 

Come senators, congressmen

بیایید، سناتورها و نمایندگان کنگره
Please heed the call

دعوت مرا بپذیرید
Don’t stand in the doorway

در راهرو نایستید
Don’t block up the hall

و راه را بند نیاورید
For he that gets hurt
Will be he who has stalled

چون آنکه امروز ضعیف است به زودی قوی خواهد شد
There’s a battle outside and it is ragin’
It’ll soon shake your windows and rattle your walls

بیرون از اینجا جنگ در جریان است
این جنگ به زودی خانه شما را ویران میکند
و قصر آملتان را فرو میریزد
For the times they are a-changin’


چون زمانی همه چیز تغییر میکند

 

Come mothers and fathers

بیایید، پدران و مادران
Throughout the land

از سرتاسر این کشور
And don’t criticize
What you can’t understand

از چیزی که نمیفهمید انتقاد نکنید
Your sons and your daughters
Are beyond your command

پسران و دخترانتان دیگر به حرفتان گوش نمیدهند
Your old road is rapidly agin

چون روش زندگی به سرعت قدیمی میشود
Please get out of the new one if you can’t lend your hand

اگر نمیتوانید خود را تطبیق دهید
خواهش میکنیم بر سر راه جوانان نایستید
For the times they are a-changin’


چون زمانی همه چیز تغییر میکند

 

The line it is drawn

مسیر مشخص است
The curse it is cast

و طلسم انداخته شده است
The slow one now
Will later be fast

کند امروز به زودی تند میشود
As the present now
Will later be past

و حال به زودی گذشته میشود
The order is rapidly fadin

و نظم به زودی از بین میرود
And the first one now will later be last

و نفر اول امروز به زودی آخر میشود
For the times they are a-changin’



۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ دی ۹۶ ، ۱۸:۳۳
سید هاشم زرین کیا

فیلترینگ به گونه های مختلفی وجود دارد از جمله الکل و مواد مخدر - روابط خصوصی - مهمانی گرفتن و ماهواره ....

(من در این پست نه چیزی رو تایید میکنم نه چیزی رو تکذیب میکنم فقط و فقط نشونش میدهم و یه جورایی یاد اوری میکنم زوایای پنهان قضیه رو به شما

وقتی از فیلترینگ حرف میزنیم احتمالا اولین چیزی که یادتون میفته همانا فیلتر کردن اینترنت هست.


نسبت به فیلترینیگ اینترنت چند نکاه مختلف به این مقوله هست :


1 - ما باید اینترنت رو فیلتر کنیم چون افراد عقل و شعورش رو ندارند و احتمالا به راه خلاف میرند(به دید تصمیم گیرندگان ) و بسان چوپانی که گوسفند ها را هدایت میکنند ما نیز باید انسان ها را هدایت و رهنمود بکنیم و باید بهشون بفهمونیم چه چیزایی برایشان خوب هست و چه چیزایی برایشان بدهو

2- به علت مسائل امنیتی و البته ضعف مردم و البته به خاطر صلاح مردم و جامعه و کشور محدودیت های فیلترینگ باید ایجاد شود.


اول

از همه میخوام به ماهواره به پردازم بنابر مرکز امار خانوارهای کشور، ۵.۷ میلیون خانوار (۲۳.۵ درصد) به خدمات ماهواره‌ای مستقیم به خانه دسترسی دارند (بهمن 94) البته اگه با دید هوایی سطح شهر های ایران رو ببینید احتمالا میگید 23.5 درصد خیلی خیلی خیلی کمه و احتمالا بالای 80 درصد است(این رو در یه برنامه صدا و سیما اعلام کردند (البته نکته اینه که ما جامعه هدفمون شهر نشین ایرانی است نه عزیزان روستا نشین و عشایر عزیز و .... ) به گمونم اگر این حرف رو بری به شهروند یه کشور دیگه یا کارشناس یه کشور دیگه بگی که اره در کشور ما یه چیزی جرم هست و جزای زندان و شلاق و جریمه داره (ماهواره رو نمگیم) ولی با این اوصاف تقریبا همه دارند اون چیز رو ؟!؟! اون فرد خارجی احتمالا یه نگاه عاقل اندر صفیح میکنه؟!!؟!؟ و میگه این خاورمیانه ای ها واقعا چرت و پرت زیاد میگن؟!؟!




دوم

فیلترینگ اینترنت این که یوتیوب - فیسبوک - توییتر - فلیکر و..... فیلتر هستند (در حقیقت اصلا راه ورود اصلی رو بستن شاهراه بستست. به کنار خیلی از اون وری ها هم دسترسی ما را به سایت هاشون غیر مجاز کردند و استفاده ما از اون ها محدود شده ؟!؟!(نمیتونیم پول بدیم نمیتونیم کد اشتراک داشته باشیم و..) در حقیقت اگه چیزی بمونه که عزیزان داخلی فیلتر نکردن اون عزیزان خارجی میان فیلتر میکنن شاید به همین دلیل هست قشر زیادی از جامعه اصلا به غیر تلگرام و اینستاگرام چیز دیگه ای رو نمیشناسن حق هم دارن چون تنها چیزایی که اغوش باز برای ایرانی های عزیز باز کردن همین دو تا هستن( و تمام دسترسی ها کار ها و... با این استفاده میشه (البته این نکته رو در نظر داشته باشید روی این صحبت در مورد اینترنت موبایلی هست نه بر روی پی سی و کار های جدی و... البته خیلی از ترافیک اینترنت داخل ایران ترافیک موبایلی هست)


فهرست برترین اپلیکیشن‌های فروشگاه گوگل‌پلی بر اساس کاربران ایران: از ۱۰ اپلیکیشن اول، ۸ تاشون وی‌پی‌ان هستن


ولی وای بر روزی که جلوی این ها هم بگیرید و این طناب رو هم بخوان قطع کنن و خب وقتی این اتفاق بیفته خیلی طبیعی هست که اتفاقی که در پایین شرح دادم بیفته :(



چگونه گل به خودی زدیم


نمودار های بالا کاملا بدون شرح هست (راستی یه پیشنهاد به فتنه گرا و حامیان فتنه اینده :) عزیزان قبل از ایجاد فتنه چند تا فیلتر شکن توپ بسازید نصب فارسی و دسترسی های بالا و.... بعد قبل از فتنه یا حین فتنه اینا رو گشترش بدید (البته نمیدونم که ایا این فتنه گرا این کار رو کردن یا نکردن؟!؟!؟ ولی به گمانم کردن ) و خب این نمودار نشون میده که عزیزان برادران خواهران فیلتر کننده راه مقابله فیلتر نیست نیست نیست.


تاریخ شروع این پست بر میگردد به 24/10/1396 و دلیل اصلی قطع کردن تلگرام و گاها قطع کردن اینترنت ناامنی های دی ماه بود اما امروز 11/2/1397 بعد از مدت ها حرف و حدیث در مورد قطع تلگرام و بعد از تجربه ی فیلتر کردن تلگرام در روسیه و البته قطعی چندین ساعته تلگرام در 8/2/1397 (البته دلیل این قطعی گرم شدن سرور های تلگرام بوده است) اما خبری که در تاریخ 10/2/1397 در رسانه ها و البته در کانال های تلگرام دست به دست شد خیلی ساده بود:


 فوری

با دستور و پیگیری دستگاه قضایی، روند مسدود سازی تلگرام آغاز شد.


متاسفانه حکومت و ساختار های حکومتی جامعه ایران با این کار یه جورایی اشتباه بزرگی کردند و اون هم خطا در اعتماد سازی عمومی بوده است.

بخشی از جامعه ایرانی به نبود عدالت در دستگاه قضایی اعتماد دارند(پس در نتیجه این که یک نهادی که اعتمادی به آن نیست یک چیز را ممنوع کنه مردم اون جامعه اعتمادی به انتخاب این افراد ندارند پس در نتیجه با این کار فقط و فقط حس انزجار اجتماعی را بالا میبرند) البته همان طور که میدانید بالا رفتن قدرت تلگرام  و همه گیر شدنش قدرت حاکمیت را کاهش میدهد و البته حکومت را مردمی تر میکند:
حجوم مردم برای کمک به زلزله غرب کشور - انتخابات ریاست جمهوری - انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان مهم ترین مثال های قدرت اجتماعی بوده اند.

به مرور زمان وقتی نسلی شکل بگیرد که با شبکه های اجتماعی شکل گرفته هنجار ها دیدگاه ها ارزو ها و... او کاملا متفاوت است با گذشته و تطبیق یافته با شبکه های اجتماعی است (مثال خیلی ساده ای که میتونم بزنم اینه که بعد از همه گیر شدن اینستاگرام غذا هایی که در رستوران ها سرو میشود زیبا تر از غذا هایی بودند که قبل از هه گیر شدن اینستاگرام سرو میشدند.


سوم

من کاری به این که الکل خوبه ؟!؟! بده !؟!؟ نجسه!؟!؟ برای کبد بده!؟!؟ عقل را تهی میکنه !! ندارم بحث اصلی من در مورد فیلترینگ هست.

فیلترینگ مصرف مشروبات الکلی خب قاعدتا در جریانید که مصرف تولید حمل نوشیدنی های الکلی در داخل کشور ایران غیر مجاز است (قاعدتا هم وقتی که دارید این مقاله رو میخونید تعداد بسیار زیاد مواجه شدن با این چیز را به خاطر میارید به گونه ای که انگار که نه انگار این چیز غیر مجازه(دسترسی برای خرید مشروبات الکلی در داخل ایران کم تر از 7 دقیقه است ) و البته نگاهتون را به یه امار جلب میکنم:

(مدیر کل سلامت روان وزارت بهداشت مطرح کرد بر اساس اعلام مدیر کل سلامت روان وزارت بهداشت در بسیاری
از مناطق ایران مصرف الکل افزایش داشته است به گونه ای که بیش از ۲۰۰ میلیون لیتر انواع
مشروبات الکلی ساخت داخل و قاچاق در کشور مصرف می‌شود.) البته این آمار برای سال 1393 است آمار دیگه ای که دیدم این بود که ایران 19 خورنده ی مشروبات الکلی دنیا رو داره

و با این اوصاف مشروب الکلی کاملا غیر قانونی است(البته تعداد افراد الکلی در ایران نسبت به امریکا و کشور های غربی خیلی پایین تر هست پدیده معتاد به الکل در ایران نسبت به غرب کم تر دیده میشود در صورتی که اعتیاد به مرفین ها ( تریاک و مشتقاتش ) در ایران بسیار بسیار بیشتره



و خب با این اوصاف وقتی در مملکت ما در خیلی از جا ها تقاضای مشروبات الکلی بسیار هست و با هر نوع سخت گیری باز هم این تقاضا ها تغییر نمیکنه(خوردن الکل و مشروبات الکلی وحشتناک دست ساز در اوایل دهه شصت ) به گمانم خط زدن و کلا حذف کردن صورت مسئله نتونه کمکی به

حل مسئله بکنه برای مثال در اوایل قرن گذشته میلادی هم مشروبات الکلی در امریکا غیر مجاز بود ولی به دلایل زیادی این قضیه منتفی شد (اگر دلایلی مجاز بودن و از اون ور غیر مجاز بودن مشروبات الکلی در ذهنتون هست حتما پیشنهاد میکنم در مورد اصلاحیه 18 ام قانون اساسی ایالات متحده که در مورد منع مصرف مشروبات الکلی وبد و دلایل لغو این اصلاحیه مطالعه ای داشته باشید )


وقتی در صحنه واقعیات یک جامعه یک سری رویداد هایی اتفاق میفته نمیشه اون ها رو در نظر نگرفت و خط بطلانی به آن زد


چهارم

هر وقت میخوام از مواد مخدر محرک اصولا هر چیزی که میکشن از مخدرات و محرک های مجاز تا غیر مجاز حرف بزنم یا ازوشن بگم یه جورایی از گفتن دربارشون پرهیز میکنم ؟!؟! (البته نه من بلکه جامعه جوری 

پینوشت: هر وقت امار و اطلاعات داده ها و پایگاه های داده رو در ذهنم میارم ناخودگاه یاده حرف معلم آمار دبیرستانم اقای نجفی فر میفتم ایشون حرف جالبی میزد:


در مملکت ما تعداد نفوس را نداریم چه برسه به اندازه ها ابعاد سلیقه شناسی ها و....


پینوشت : این پست در اینده ی نزدیک تکمیل تر خواهد شد.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ دی ۹۶ ، ۱۳:۴۷
سید هاشم زرین کیا

پینوشت: در فرهنگ ما حداقل سه نقطه وجود دارد که اگر نشیمن مبارک را بر آن بگذاری، می‌توانی در مورد هر چیزی که نمی‌دانی و نمی‌فهمی نظر بدهی. این سه نشیمنگاه عبارتند از صندلی تاکسی و صندلی اتوبوس و شبکه های اجتماعی!!

من به دلیل اینکه کمتر از این سه مورد استفاده می‌کنم، ترجیح می‌دهم حرف‌هایم را در وبلاگم بگذارم.

احتمالاً حرف‌هایم برای بعضی خوانندگان ساده اندیشانه و سطحی به نظر خواهد آمد. پیشاپیش خواهش می‌کنم که به مصداق سیاست احترام به عقاید دیگران، آنها را تحمل کنید و حرص نخورید.، عموماً وقتی بحث احترام به عقاید دیگران میشود، ظاهراً منظور این بوده که آنها که می‌فهمند، به عقاید آنها که نمی‌فهمند احترام بگذارند. لطفا بنده را نیز مشمول این رویه کنید.


                                   

                                            


این پست بیشتر در مورد اقا بچه گونه (پسر کوچولو) و خانم بچه گونه (دختر کوچولو) بپردازم.


روی صحبت من در این پست  درباره ی خشونت های وحشتناک و تربیت ناصحیح و اتفاقات رنج آوری که در برخورد با کودکان مظلوم  اعم از تعرض به آن ها - کتک زدن وحشیانه - شکنجه توسط والدین و اطرافیان و یا معتاد کردن بچه ها و ازدواج اجباری و به عبارتی دیگر خشونت علیه کودکان نیست.

                                                                   

                                           

   

حتی نمیخواهم از چرخه ی وحشتناک:


کودک کار ---> همسر معتاد --> کودک کار  


 البته در مورد تاثیر تبعیض های نژادی و قومیتی و دینی بر روح و روان و آینده ی کودک نمیخواهم بپردازم.


روی صحبتم با خانواده های پایدار و رشد یافته تر است.

زن و شوهری که معمولا تحصیلات تکمیلی دانشگاهی هم دارند و دارای شغل و خانه و اسباب زندگی هستند و خیلی آبرومند(بنابر عرف جامعه و ساختار هایش ) همراه با تایید و ابراز خوش حالی خانواده و دوستان و نزدیکانشان جشن عروسی گرفتند و به اصطلاح عامیانه رفتند سره خونه بخت

                                               

                  

 


(البته این که رابطه ی بین زن و شوهر چه گونه است دغدغه اصلی و موضوع اصلی این پست نیست البته که اگر پدر و مادری زندگی شاد و همراه و همدلی داشته باشند احتمالا تاثیر به سزایی بر این که فرزندشان فردی مثمر ثمر باشند میگذارند. در این پست به بررسی چگونگی روند تربیت و البته نوع رفتار با فرزند یک خانواده میپردازیم )




 در ابتدا پیشنهاد میکنم که پدر و مادر ها قبل از فرزند دار شدن و یا به عبارت دیگر قبل از این که تصمیم به فرزند دار شدن بکنند در مورد تربیت فرزند مطالعه کنند با مشاوره بگیرید و اطلاعات خودشون رو بالا ببرند(البته منظورم مثلا شنیدن اهنگ فلان توسط مادر یا خوردن فلان میوه و ... نیست درسته که این فعالیت ها تاثیر به سزایی بر فرزند قبل از به دنیا آمدن دارد ولی روی صحبت من نسبت به پدر مادر های عزیز هست که به این نکات غیر مهم توجه میکنن ولی به نکات مهمی مانند ایجاد عادات غذایی - ورزشی - تفریحی و ... خوبی بر فرزند خود ندارند و به گونه ای فرزندی با خصوصیت نامناسب ذهنی و غیر کالیبره تربیت میکنند.





این پست ادامه دارد

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ دی ۹۶ ، ۰۹:۱۴
سید هاشم زرین کیا

سخت مشغول ادامه ی کتاب انسان خردمند هستم کتاب خیلی جالبیه


(یه کار دیگه ای هم که دارم میکنم اینه که هر دفعه که چند صفحه ای رو میخونم میرم دربارش و یه جورایی خلاصه ی اون رو به صورت داستانی برای کسی تعریف میکنم:) کار جالبیه هم برای خودم یاد اور میشه هم سعی میکنم توانایی خطابه و توضیح دادنم و به عبارت دیگه داستان گوییم رو قور کنم:)


۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ دی ۹۶ ، ۱۱:۵۸
سید هاشم زرین کیا
بعد از شکسته شدن اخرین اسمارت فونی که داشتم (به گمانم در مرداد ماه بود!؟؟!) تصمیم گرفتم که از اسمارت فون ها استفاده نکنم یه پستی در این باره هم نوشتم 

در این مدت در صورت نیاز به استفاده از اینترنت از لپ تاپ و یا پی سی استفاده میکردم.(البته گوشی موبایل مورد استفاده من در اون مدت گوشی کترپیلار B225 بود که الحق و الانصاف واقعا گوشی بی نهایت محکم و قابل اطمینانی بود (ولی خب کریزی فون بود) گوشی های ساده که هوشمند نیستن و پردازنده دوربین و قابلیت استفاده از اینترنت را ندارند موجب مشکلات بزرگی میشود از جمله :

1- امکان نداشتن ضبط مکالمات
2- مشکل در عکاسی و فیلم برداری
3- مشکل در ارسال داده های داخل گوشی
4- ناتوانی در سیو کردن کامل اطلاعات کنتاکت لیست
5- قاعدتا نداشتن قابلیت اتصال به اینترنت و گوگل کردن یا دسترسی به تلگرام و ایمیل
6- نداشتن الارم لیست
7- نداشتن نرم افزار های موبایلی مرتبط به فعالیت هایم
8- سوال کردن متعدد از این که چرا اسمارت فون نداری؟!؟!
9- ماشین حساب خوب نداشتن
10- مشکل در همراه نداشتن مدارک

با در نظر گرفتن این مسائل تصمیم به این گرفتم که اسمارت فون بخرم :) حالا خب چی بخرم!!؟؟؟! اندرویدی؟؟ یا ای او اس؟؟ یا شاید هم ویندوزی؟؟!

با در نظر گرفتن شرایط موجود و بررسی نیاز هایم گوشی شیاومی MI 4  رو خریدم.
وقتی مشخصات تجهیزات این گوشی رو دیدم گفتم اااا انگار برای من ساخته شده است.

1- مشخصات سخت افزاری خیلی قابل قبول (رم سه گیگ - پردازشگر 801 اسنپدراگون - اخرین ورژن اندروید و .... )
2- نداشتن هندزفری؟!؟!( من هر اسمارت فونی میخریدم به هر صورت از هندزفری که دارم استفاده میکردم )
3- طراحی خیلی زیبای بدنه و رابط کاربری خیلی خوب
4- دوربین های بسیار خوب (هم سلفی و هم دوربین عقب از لحاظ فیلم برداری هم بسیار عالی عمل میکنه)
5 قیمت بسیار بسیار مناسب
6- البته با برند خیلی فوق العاده جالب شیاومی اشنا شدم :) که همه چی میزنه از ماشین لباس شویی و چراغ و پریز و .... که همه ی این دستگاه هاش اسمارت هستند و قابلیت های جالب زیادی دارند.



به هر صورت این گوشی رو خریدم امید دارم (در حقیقت حداکثر تلاشم رو هم میکنم) که عمر طبیعی داشته باشه (بر اثر حادثه و یا سرقت اتش سوزی و یا انفجار از بین نره:) البته بیمه کامل کردمش و خیالم راحته)

پینوشت: خیلی خوش حالم که از بازی مسخره ایفون بازی (اپل بازی اومدم بیرون ) یه نگاه ساده به طیف های متنوعه جامعه بندازی دقیقا میبینی این زامبی گری ایفونی چقدر چقدر جدی هست استفاده از اسمارت فونی که هیچ کارایی خاصی برایشان ندارد!؟!؟(اگر جامعه اماری حداقل 200 نفره ایفون دار هایی رو که میشناسم و گوشیشون رو دست گرفتم و نرم افزار ها و مورد مصرف آن ها رو دیدم دیده بودید احتمالا هم نظر با من میشدید) البته دوست عزیزی که ایفون داری امیدوارم ازش لذت ببری تو آنی که در پی آنی عزیزم و البته خواهش میکنم دلگیر نشو از حرف بنده حقیر من به این دلیل این رو مطرح کردم که فقط و فقط دیدگاه شخصی خودم رو عرض کنم


۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ دی ۹۶ ، ۱۷:۰۳
سید هاشم زرین کیا

به غیر از رصد اتفاقات حال حاضر در مناطق مختلف کشور که خب فضای کشور رو امنیتی کرده (اونم تو این هوای بارونی البته مهم ترین چیزی که نشون دهنده ی این فضای امنیتی در آمل هست همانا این است که برای استفاده از نرم افزار پیام رسان ت ل گ ر ا م و یا شبکه اجتماعی ا ی ن س ت ا گ ر ا م باید اول فیلتر شکن و اتصالات وی پی ان رو روشن کرد:) 

به هر صورت از این مبحث بگذریم میخوام چند تا کتاب فوق العاده رو که چند وقت اخیر باهاش درگیر بودم رو معرفی کنم :)


کتاب اول خانواده لاجوردی



این کتاب به بررسی خاندان لاجوردی پرداخته است لاجوردی ها در سه نسل در زمینه ی تجارت تولید و صنعت فوق العاده ظاهر شدند این کتاب از پادویی نسل اول و بررسی اوج گیری این خانواده و فعالیت های فوق العاده اصولی و ره اورد های این خانواده پرداخته است و البته در اخر هم که اموالشون مصادره شد:)

یک سری از فعالیت های این خانواده:

پارچه و نخ ریسی(در حدی که از صنعت لباس ایتالیا هم جلو زد)

روغن نباتی ( روغن نباتی بهشر که در حال حاضر لادن نام داره )

صنایع ساختمانی و اکام ها

دانشگاه مدیریت

و.....


این کتاب به کسایی که به تاریخ معاصر و البته زندگی نامه انسان های بزرگ علاقه دارند شدیدا توصیه میشود.



کتاب دوم بازجویی از صدام



خوندن این کتاب هم به کسی که به اتفاقات خاورمیانه علاقه دارد و یا علاقمند است که با ساختار ذهنی یک ادم بزرگ اشنا شود(البته خب قاعدتا هیتلر هم بزرگ بود عمر و عاص هم بزرگ بود منظور از بزرگ بودن تاثیر گذار بودن است فارغ از تاثیر مثبت و یا منفی (البته به نظرم صدام یه شخصیت خاکستری بود و دقیق نمیشه گفت که موجب خسارت به عراق و منطقه زده یا نه !؟!؟)

این کتاب که بر محوریت صدام حسین است بلاشک دیدی جالب و کم تر پیش داوری شده در مورد صدام رو به شما ارائه میدهد.(احتمالا ایده ای که در ذهن شما در مورد صدام هست قاتل خون خوار بغدادی است در صورتی که در واقعیت این گونه نبود )

خواندن کتاب بازجویی از صدام رو حتما پیشنهاد میکنم :)


انسان خردمند


این کتاب رو امروز شروع کردم ( این کتاب رو به عنوان کادو تولد هدیه گرفتم :)

کتاب رو تازه شروع کردم ولی تا الان که فوق العاده بود

ترجیح میدم معرفی نکنم چون محمد رضای شعبانعلی عزیز انقدر خوب این کتاب رو معرفی کرد که واقعا نمیتونم چیزی اضافه کنم به معرفی این کتاب توسط ایشان

۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ دی ۹۶ ، ۲۰:۳۰
سید هاشم زرین کیا

همون طور که خودتون بهتر میدونید من تا حد امکان سعی کردم به روند ها بپردازم تا رویداد ها  و به غیر از یک پست که بقیه ی 57 پستی که تا الان در این وبلاگ منتشر شده است روند بوده است.


      

اول از همه سال نوی میلادی مبارک ( شاید بگی خب هاشم به تو چه سال نو میلادی و کریسمس چه ربطی به یه بچه مسلمون اریایی داره به نظره بنده هر رویدادی که موجب خوشی  و همبستگی و بیشتر شدن خوش حالی و ایجاد جریان زندگی در مردم بشه اون روز عید هست چه این عید عید فطر باشه غدیر باشه نوروز باشه و کریسمس حتی سال نو چینی

البته خودم همیشه سال نوی میلادی رو بیشتر از سال نوی شمسی دوست داشتم (اوه اوه من چقدر غرب زدم نه برادر من خواهر من دلیلش چیزه دیگست دلیلش اینه که روزه تولد من همانا اول ژانویه روز 11 دی هست بیشتر مردم جهان در روز تولد من جشن میگیرن هیچ ربطی هم به سال نو نداره به خاطر منه پس تولدم هم مبارک (البته این که روز ها و ماه ها فصل ها و سالگرد ها و... از عصر کشاورزی به ارث رسیده اند و به نظر من خیلی مهم نیستند مهم اون روزیه که روز خوب باشه اون روز تولدت هست عیدت هست و الی اگر روزی خوب نباشه اون روز سوگواریه

دوم اغتشاشات اخیر  خیلی سعی کردم که درک کنم داستان این وقایع اخیر رو واقعا هیچ ره یافتی نداشتم چه کسایی که اعتراض گران نسبت به مسائل اقتصادی هستند چه اونایی که نسبت به ساختار های اساسی کشور معترض هستند.

همیشه ی تاریخ وقتی جبهه بندی بشه دو طرف طاغوتی و انقلابی در سال 57 نهضت ملی خواهان و شاه پرستا در سال های دهه سی و چهل دوم خردادی ها و بچه مذهبیا جنبش سبزی ها و ولایی ها و الان هم که یه سری اغتشاش طلب و باز هم ولایت مدرا ها (ببخشید اخه هر چقدر گشتم نتونستم ببینم این اتفاقات اخیر برای چه جبهه سیاسی بوده اسمش چی بوده؟! برام سوال هست که سال ها بعد که یه نفر میخواد تحقیق کنه وقایع چند روز اخیر رو تاپیک اون مقاله چه چیزی خواهد بود.

یه سری که میگن میخوایم نارضایتی خودمون رو به حکام اعلام کنیم (ولی از اون جایی که ما در کشورمون تعداد زیادی حاکم داریم دولت در دولت دقیقا باید اعلام کنن که با چی مشکل دارند)

البته نمیدونم ایا درست هست این تعدد زیاد حکام در یک کشور؟؟ ولی به هر صورت این جا ایران است و این تعدد مراجع تصمیم گیرنده وجود دارد. که خب ایتن اقتضا این مملکت هست که به نوع خودش جالبه

یک سری از نهاد های حاکمیتی که تو ذهنم رسید ( دولت منتخب مردم که به وسیله ی رای گیری ریاست جمهوری انتخاب میشود - سپاه پاسداران انقلاب اسلامی - ائمه جماعت شهر ها - مراجع عظام تقلید - قوه ی قضاییه - نهاد هایی مانند بنیاد فرمان امام - بنیاد شهید و امور ایثارگران - بنیاد علوی - شهرداری(دیگه پول که میگیره خسارت که میگیره نیرو که داره خودش اگه خواست بودجه که این ور اون ور میده و هر چقدر خواست که جریمه میبنده نیرو فیزیکی هم که داره ... با این اوصاف خداییش دولت هست دیگه) - امت حزب الله  در یه سری از شهر های مرزی هم که یه سری سردار یا مولانا یا درویش و... دارند (منظور از سردار همون عزیزانی هستن که سران طایفه ها هستن و غشون نظامی دارند!؟!؟!؟!) خیلی هم عالی این جا ایران است.



تلگرام سقوط  کرد!!؟!؟!؟؟!

به گمونم کم تر کسی باشه در ایران که کلمه تلگرام رو نشنیده باشه و به گمونم درصد زیادی از ترافیک اینترنت ایران رو تلگرام هست.

نرم افزار پیام رسان سریع - دقیق - با رابط کاربری اسان - و از همه مهم تر در ایران بسیار رایج به گونه ای که تخمین میزنند بیش از بیست میلیون نفر  در ایران از این نرم افزار استفاده میکنند خیلی از افراد هم هستند که تنها چیزی که از اسمارت فون ها میدانند همانا تلگرام هست.

و البته خیلی ها هم هستند که ممر اصلی درآمدشون از تلگرام هست و یا این که کسب و کارشون با تلگرام گره خورده (تقرییبا میتونم با جرات بگم که بیشتر کسب و کار های ایران به گونه ای با تلگرام عجین شده اند ) و البته خیلی از روابط هم بر بستر تلگرام هست.

با همه ی این اوصاف در حال حاضر تلگرام در ایران کار نمیکنه و اقای دوروف عزیز اعلام کرده است که تلگرام در ایران مسدود است (مدیر عامل تلگرام ) امیدوارم قضیه ی مسدود شدن تلگرام هر چه زود تر تموم شه ( در حقیقت بحث امنیتی شدن موضوع تموم شه) راه حل با حذف صورت مسئله هیچ وقت پاک نمیشه

همون طور که فکر میکردیم این داستان فیلتر تلگرام هم بر طرف شد و خب موجب شد با این کار دانلود فیلتر شکن کم شه :)



۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ دی ۹۶ ، ۱۱:۵۰
سید هاشم زرین کیا


مرد عنکبوتی

داستان های کمیک و البته فیلم های ابر قهرمانه نقش بزرگی در قهرمان سازی و البته ایجاد تخیل و دید در افراد داره.
سوپر من -بتمن -ایرون من -واندر وومن - تور و .... همه و همه از آمال و ارزو های انسان ها و یک ملت میگویند از تعارض های اخلاقی گرفته تا انتخاب های سخت آن افراد و البته نیرو های فراواقع گرایانه ای که دارند.
به قول دوستی که میگفت داستان های علمی تخیلی ذهن ادم رو باز میکنه و چیزایی میبینه که در واقعیت به اون داستان ها فکر نمیکنه(البته این رو هم بگم که به گمونم کودکی نباشه که خودش را در قامت یک ابرقهرمان کارتون ها و یا داستان های اساطیری فرض نکرده باشه

بر اساس نگاه خودم به جامعه و افراد و البته تعداد سرچ هایی که در مورد یک ابر قهرمان در گوگل شده  (البته ابر قهرمان کارتون های کمیک رو عرض میکنم )  مرد عنکبوتی بیشترین طرفدار ها رو در داخل ایران داره. دلیلش هم احتمالا اینه که  مردم به راحتی با اسپایدرمن همذات پنداری کنند. او نه بیگانه‌ای شکست‌ناپذیر بود که از سیاره دیگری آمده باشد و نه میلیونری خوشگذران که با تجهیزات پیشرفته‌اش به جنگ تبهکاران شهر برود. او یکی از «ما» بود، یکی از مردم عادی کوچه و خیابان که همواره سعی داشت کاری را که درست است انجام دهد و اطرافیانش را از خود راضی نگه دارد، هر چند که گاهی اوقات مرتکب اشتباه می‌شد. 
اولین فیلم مرد عنکبوتی که دیدم مربوط میشد به مرد عنکبوتی ۲۰۰۲ داستان پیتر پارکر که عنکبوتی نیشش زد و با عمه اش زندگی میکنه و با مجرمین میجنگه و شهر رو امن میکنه و البته در هر فیلمی هم یه ضد ابر قهرمان داره که داره باهاش میجنگه و.... تمام مردم رو نجات میده و البته معشوق هم که خب همیشه پای ثابت داستان هست :) نجات معشوق از اعجب واجباته( البته خود مرد عنکبوتی عزیز بوده که فرد مورد نظر رو در خطر قرار داده بعد میره نجاتش میده و خیلی هم طرف تشکر میکنه و .؟!؟!؟!؟!؟!؟)

این پست در مورد همین شخصیته این داستان هست.
همیشه چند شخصیت ثابت در این کمیک هست .

۱- عمه   ۲- والدین فوت شده  ۳- دوست احمق    ۴- ضد قهرمان    ۵ -معشوق

امروز به صورت اتفاقی قسمتی از  اسپایدر من به خانه بر میگردد رو دیدم یه چیز خیلی عجیبی رو در این قسمت مشاهده کردم (همون طور که میدونید بنده به هیچ عنوان نژاد پرست قومیت پرست و یا فردی که ایدولوژی های دیگر رو نمیتونه تاب بیاره نیستم)

الان میخوام در مورد شخصیت معشوق در اسپایدر من بگم که دارای خصوصیات زیر است:

باهوش - زیبا - معمولا پدر محترم ایشون یه نقش مهمی داره در فیلم - نمیدونه اسپایدر من همون پیتر پارکر هست - اسپایدر من همیشه او رو نجات میده

               
                      تنها مو مشکی(البته دقیق مشخص نیست شاید قهوه ای پر رنگ باشه)

حالا نکته ای که خیل عجیب بود و سوق داد من رو به سمت تحقیق کردن در مورد این شخصیت داستان(در حقیقت همه ی سریال ها فیلم سینمایی ها کمیک هایی که از شروع شکل گیری داستان ۱۹۶۲ و شخصیت پردازی های فوق العاده استیو دیتکو تا اخرین فیلم های سینمایی که ساخته شد همیشه مری جین(معشوق پیتر پارکر یا همون مرد عنکبوتی)  یک دختر لوند و زیبای بوده که سفید همچون برف بوده و مو های رنگی داشته (فقط در یه مورد بود که مو های مشکی داشت و احتمال میدم اون هم زمانی بود که خیلی شبیه الیزابت تیلور بودن مد شده بود ) نمونه های دیگر همه و همه مو رنگی بودن 


مرد عنکبوتی ۱۹۷۲


مرد عنکبوتی در کمیک بوک های دهه هفتاد 

           

مرد عنکبوتی ۲۰۰۲




مرد عنکبوتی ۲۰۱۵



اخرین نسخه مرد عنکبوتی


همون طور که میبیند نسخه ی اخر مرد عنکبوتی  معشوق مورد نظر نه بلوند است نه چشم ابی و سفید !؟!؟!؟ 
یک فرد مخلوط نژادی(مادر سیاه پوست و پدر سفید پوست ) به غیر از این که بگیم اره اینا با این کارشون یه جورایی دارن با نژاد پرستی میجنگن(که البته جای جای این داستان با حضور اون همکلاسی که فرد بسیار سیاسی و ازادی طلبی بود که هر روز میرفت تظاهرات و یا وارد نماد نیویورک نمیشد چون میگفت به وسیله ی برده ها ساخته شده ) نیست.
این قضیه داره این رو زیر سوال میبره که چرا حتما کسی که زیبا شناخته میشه باید یه سری پارامتر های قوم مقحور رو داشته باشه ؟؟ مگه شکل بینی مازندارنی چشه ؟؟‌جرا باید این جوری نباشه و باید شبیه مردم اروپای شمالی رو به بالا و کوچک باشه چرا باید مو های مشکی زیبای ایرانی رو با هزار نوع رنگ و ترکیبات مختلف شیمیایی و ... به رنگ های طلایی و بلوند در اورد؟؟!!‌( انقدر که ما در ایران بلوند داریم تو المان بلوند وجود نداره )

پینوشت این پست ادامه داره:)

بعد از نزدیک به پنج ماه از گذشت این پست به بهانه ی ازدواج پرنس هری و مگان قصد کردم که این پست رو ادامه بدم.
پرنس هری با مارکل ازدواج کرد عروسی این زوج سلطنتی نزدیک به 2 میلیارد نفر بیننده در سراسر جهان داشت.
کاری به این که دیوید بکهام و ویکتوریا بکهام خیلی خوشتیپ هستن و یا این که جورج کلونی چی پوشیده بود نداریم
یا این که مگان از یه خانواده سطح پایین هست و در گذشته ازدواج کرده این که سلیقه ی جامعه جهانی داره به این سمت میره که مهارت ها و قدرتمند بودن یک زن و البته راسخ بودن و این که مستقل و روی پای خودش وایمیسته از همه چیز جذاب تره



۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۶ ، ۲۲:۲۵
سید هاشم زرین کیا
پست های اخیر من داره میره سمت صفت ها از دافیت تا شهامت و اعتماد و احساسات و ... و بیشتر تلاشم در حال رسیدن به نقطه نظر مشترک در مورد کلمات و فهم مشترک در مورد کلمات هستم (به نظر من کلمات خیلی مهم هستن خیلی خیلی خیلی مهم مهم تر از هر چیزی انقدر مهم هست که به نظرم بسیاری از تنش ها به دلیل فهم نامشترک طرفین از کلمات سرچشمه میگیرد)

با مقدمه نسبتا کوتاه در این پست میرم سره اصل مطلب:



اگر با شنیدن کلمه داهاتی اولین چیزی که به خاطرتون میاد البوم داهاتی شادمهر عقیلی هست احتمالا تجربه های خوبی رو در اواخر دهه هفتاد داشتید :) همان طور که میدونید این البوم پر فروش ترین البوم موسیقی پاپ ایران بوده با بیش از 10 میلیون نسخه

البته شاید هم وقتی کلمه داهاتی رو میشنوین یاده یه مفهوم دیگه میفتید؟؟!!!


اگر وقتی کلمه دهاتی رو وقتی میشنوید یاده فراورده های لبنی دهاتی و بستنی های خیلی خیلی خوشمزه دهاتی افتادید که نوش جونتون هر وقت میرید تو جاده چالوس بستنی میخورید به یاد من هم باشید.

ولی باز هم ممکنه یاد چیزه دیگه ای بیفتید

یک فرد کثیف بو گندو - بدون اداب اجتماعی شهری - بی شخصیت - کلا ادم ناجور این کلمه گاها انقدر بار سنگین معنایی بدی داره که یه جورایی مصداقی از فحاشی میشود.
حالا جالب تر از این داستان اینه که گاها وقتی از واژه داهاتی استفاده میکنی بعضی از دوستان که خود رو داهاتی میدونن موضع میگیرند و به دفاع از دهاتی بودن میپردازند (البته اون فردی که از این واژه به عنوان روشی برای تحقیر کردن استفاده میکنه موضعش مشخصه و باید یاد گرفت نسبت به کسی که تحقیر کننده است واکنش درست نشان داد)

ولی واقعا از این واژه چه زمانی استفاده میشود (البته نکته ای که خیلی مهم هست که خودم هم بهش تاکید دارم اینه که به نظر من افرادی که ساکن روستا هستن یا اهل روستا بودن یا عشایر و هر چیزی دیگه یا واقعا هیچ فرقی با هیچ کسی دیگه ای ندارند در حقیقت چه کسی در سن خوزه باشه چه در روستای پشت کوه ساوج بلاق سفلی به معنی واقعی هیچ فرقی نداره مهم اینه که اون فرد چقدر ارزشمند و چقدر فکر زیبا و عمل درست داره) وقتی افراد میخواهند از نوکیسه گری بگویند از این که یه فرد اداب اجتماعی رو رعایت نمیکنه (این اداب اجتماعی شامل رانندگی - همسایه مداری - برخورد های اجتماعی و ... میشود) وقتی با یه همچین موجود عجیب غریبی برخورد میشه معمولا از واژه دهاتی استفاده میکنند(البته گاها اگه لباس و یا اسباب زندگی یا هر چیزی که پیرامون فرد هست و مطابق مد روز نباشه موجب میشه که فرد مورد نظر داهاتی به حساب بیاد (نکته ی عجیب اینه که اگه یه فردی تو خونش مرغ و خروس هم داشته باشه دهاتی است ولی اگه سگ داشته باشه میشه لاگژری:)
اما با همه ی این اوصاف گاها یک سری از رفتار ها و منش های اجتماعی بعضی از ادم ها ب
 ه معنی واقعی کلمه رنج اور است از فردی که فکر میکنه چون یه مقدرای پول داره و یا از اشنایانش پول داره و یا پست خاصی رو گرفته که میتونه قدرت نمایی کنه به گونه ای رفتار میکنه و صحبت میکنه و برخورد میکنه که بسیار بسیار زننده است و فکر میکنه به خاطر حساب بانکی و یا پستی که دارد میتواند رفتار های بدی با افراد دیگر بکند!؟؟!(البته گاها این عزیزان متوجه نمیشوند که در حال رفتار بدی هستند) باز هم به خاطر میارم یه سری مدرسان دانشگاه رو که جوری رفتار میکنند و برخورد میکنن که بسیار بسیار زننده است و البته پزشکانی هم هستند که این گونه رفتار میکنند و صد البته مدیران و مهندسینی که همچین رفتاری دارند(به نظرم این افراد بلاشک داهاتی هستند(البته اون وجه بده داهاتی رو منظورمه البته تو ذهنم کلمه ای بهتر برای توضیح دادن در مورد این ها هست که خب ترجیح میدهم ازش استفاده نکنم )
به هر صورت نکته ی کنکوری این پست اینه که افراد داهاتی شاید در جامعه باشند و این افراد در حقیقت بخشی از جامعه هستند و با رفتاری متنا
 
ب با این ادم ها میتوانیم خصلت داهاتیت رو در این ها پایین بیاریم :)



پینوشت یک :در بسیاری از بخش های این پست داهاتی بودن و نو کیسه بودن رو به یک معنی لحاظ کردم


پینوشت دو :
یاد یه خاطره ی جالب و همزمان عجیب افتادم یه زمانی با یه نفر یه همکاری هایی داشتم و یک بار بنابر توهیین و یه جورایی بنابر قصد تحقیر کردن من بهم گفت داهاتی؟!؟!در وحله اول بسیار بسیار تعجب کردم؟!؟! که ایا این واژه بر من مصداق داره یا نه!؟!؟ این واژه چه معنی داره!؟!؟ (احتمالا بعد از اون زمان تا همین حالا بیشترین زمانی که برای این واژه فکر کردم همین الان بود ) و صد البته دفعه بعدی که یه نفر این حرف رو به من بزنه بلاشک از روش های جلوگیری از تحقیر شدن استفاده میکنم
۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۹۶ ، ۱۹:۰۰
سید هاشم زرین کیا
هر روز نوشتن به معنی واقعی چلنجی بسیار سخت است.
مخصوصا نوشتن در روز هایی که از لحاظ کاری خیلی شلوغی و در روز هیچ فراغتی نداری حتی در حد غذا خوردن.
البته که این اتفاق بسیار لذت بخش است ( مخصوصا وقتی که کاری رو که داری انجام میدی رو خیلی دوست داشته باشی) ولی زمانی که سرت شلوغه و حوصله انجام کار ها رو نداری و فراغت کمی داری این اتفاق میتونه تاثیر بدی بر روی خیلی از ارکان زندگی ادم داشته باشه
البته یه نکته ای هم که خیلی مهمه ایننه که برای شخص بنده ساعت های به زیادی صرف فعالیت غیر کاری و علمی و در حقیقت وظیفه ای میشه پیام دادن و پیام گرفتن




با این مقدمه ای که نوشتم میخوام کم کم به اصل موضوع برسم.
موضوعی که تو ذهنم بود و واقعا ذهنم رو درگیر میکنه حقارت است 

حقارت

به گمونم در تاریخ سابقه نداشته که کسی از حقیر شدنش توسط دیگران بدش نیاد در حقیقت وقتی توسط دیگران حقیر میشه حس بسیار بدی بهش دست نده
و از طرفی به گمونم باز در تاریخ سابقه نداشته که انسانی از حقیر کردن دیگران لذت نبره(البته شاید در ذهنش بگذره که نه این کار درست نیست انسانی نیست و.... ولی در انجام دادنش لذت بسیاری رو تجربه میکنه)

گاها افراد با روش ها و رفتارهایی دیگران را تحقیر می کنند. از بین این رفتارها می توان به موارد زیر اشاره کرد( در این جا به صورت مختصر یک سری روش های تحقیر کردن و از آن طرف روش های جلوگیری از این نوع تحقیر شدن رو توضیح بدم)

روش تحقیر

در برابر سخنان دیگران سکوت کردن به گونه ای که به آنها بفهمانید حرف هایشان ارزش شنیدن ندارد یا آنها را مجبور کنید بی دلیل منتظرتان بمانند.

چگونگی مقابله با این تحقیر

مهم ترین رمز مقابله با تحقیر شدن بی تفاوتی نسبت به تحقیر کننده و تا حد امکان واکنش نشان ندادن و سرد رفتار کردن با او است به گونه ای که گویی فرد تحقیر کننده یک درخت است و با لبخند او را بدرقه کنید و نکته ی بعدی این است که نباید حس اضطراب و یا عصبانیت را به فرد تحقیر کننده منتقل کنید که اون حس کند که شما رو داره اذیت میکنه  ضمن این که در صورتی که فردی رفتاری شبیه به رفتار ذکر شده رو از خود سر داد شما کاملا پوکر فیس رفتار کنید و واکنشی نشون ندید به فرد تحقیر کننده این بهترین روش برای جلوگیری از این نوع تحقیر است.


روش تحقیر

نپذیرفتن دیگران، ترک کردن و آنها را تنها گذاشتن

چگونگی مقابله با این تحقیر

وقتی کسی شما رو نمیپذیره و ترک میکنه خب باید بزارید بره تنها موندن خیلی شرافت مندانه تر است از تحقیر شدن  میتوانید ادم های جدیدی رو پیدا کنید که با آن ها وقت بگذراید و فرد تحقیر کننده را تنها بزارید و به کار خودتون مشغول باشید.


روش تحقیر

ارزش وجودی دیگران را انکار کردن

چگونگی مقابله با این تحقیر

گاها بعضی افراد به گونه ای با فرد رفتار میکنند که ارزش شخص را پایین میاورند یک روش این است که شما در ابتدا از نکات قوت خود و ارزش زا بودن خود صحبت کنید در صورتی که فرد هنوز ادامه به ایراد گرفتن از شما کرد شما میتوانید سوال ساده ای رو بپرسید.از ارزش شخص خودش بپرسید( نکته ی مهم این است که در تمامی این رفتار کاملا ارام و بدون سر صدا و البته خشونت رفتار کنید در صورتی که فرد رو به رو به سمت خشن شدن پیش رفت با گفتن این که فقط ادمی که حق با اون نیست صداش رو بالا میبره و تا زمانی که تو خشونت بورزی و سر صدا کنی من به هیچ عنوان ادامه نخواهم داد ( اون زمان میتونید در مورد میوه فصل یا درختان بهاری صحبت کنید (در حقیقت تمرکز یارو رو به هم بزنید ) و اگه باز هم فرد در حال هوار هوار هست میتونید بگید که خوبه خوبه خودت رو خالی کن عزیزم اشکالی نداره (احتمالا این زمانیه که دیگه فرد خودش رو جر میده)


روش تحقیر

با دیگران همچون حیوانات یا اشیا رفتار کردن

چگونگی مقابله با این تحقیر

سکوت ترک کردن اون محیط و فرد و یا این که به فرد بگو عزیزم انقدر دور ورت و اعضای خانوادت رفتار بدی داشتند با تو حقیرت کردن که این کار رو میخوای با دیگران بکنی(نکته ی مهم قضیه این است که هر وقت فردی شما رو تحقیر کرد کاملا بی اهمیت باشید و لبخند بزنید فکر کنید رادیو هست که داره برنامه رادیویی پخش میکنه

روش تحقیر

در حق دیگران بی انصافی کردن و در کار فرد را مورد شماتت قرار دادن

چگونگی مقابله با این تحقیر
۱. اگر به کاری علاقه ندارید یا احساس می‌کنید استعداد آن را ندارید وارد آن کار نشوید.
۲. سعی کنید به اندازه توان و قدرت خود و به مقداری که می‌توانید کاری را به خوبی انجام دهید، تصمیم بگیرید و برنامه داشته باشید.
۳. از عجله در کارها پرهیز کنید و با حوصله و دقت اقدام کنید.
۴. محیط کار خود را عوض کرده و با افرادی که از نظر فرهنگی و اجتماعی مناسب هستند معاشرت داشته باشید. کار کردن در کنار کسانی که به انسان سر کوفت می‌زنند موجب یاس و ناامیدی انسان می‌شود.
۵. از گذشته خود و نقاط ضعف خودتان و درد دل‌های خود به دوستان جدید چیزی نگوئید. بلکه شما تلاش کنید تا کار را بهتر یاد بگیرید و توانمندی‌های خود را به اثبات برسانید.
۶. از شوخی و کارهای سبک پرهیز نمائید.
۷. به توانایی و استعداد خود ایمان داشته باشید و سعی کنید به قضاوت‌های نادرست دیگران اهمیت ندهید. فقط در صدد تقویت استعدادهای خود باشید.
۸. در یک کار متمرکز شوید و از پراکنده کاری اجتناب نمائید، به دست آوردن تخصص در یک زمینه بهتر است.
۹. نماز ، سحرخیزی ، دوری از گناه و خواسته‌های نفسانی را جدی بگیرید.
۱۰. توسل ، دعا و رابطه معنوی با خداوند را هر روز بهتر کنید.
۱۱. از هم‌نشینی با افراد هرزه ، بی‌اراده ، بیکار، معصیت کار شدیداً اجتناب کنید.
۱۲. به دوستان خود احترام کرده و با متانت رفتار کنید.
۱۳. به توانایی و استعداد خود باور داشته باشید و عقب‌نشینی نکنید و یقین بدانید که می‌توانید. حتی ضعیف‌ترین افراد توانایی پیشرفت را دارند.
۱۴. بهانه و نقطه ضعف از خود نشان ندهید و با صلابت باشید.
۱۵. صبر ، حوصله ، دقت، توکل بر قدرت خداوند ، تفکر در امور، سر لوحه کارتان باشد.
امام علی علیه‌السلام:قبل از تصمیم بر کاری، مشورت نما و قبل از اقدام در آن کار فکر و اندیشه کن

روش تحقیر

روی دیگران تسلط داشتن و کنترل آنها

چگونگی مقابله با این تحقیر

روش تحقیر

تهدید و سوءاستفاده کردن: کلامی، فیزیکی یا حتی جنسی

چگونگی مقابله با این تحقیر

روش تحقیر

کتک کاری و صدمه جسمی رساندن

چگونگی مقابله با این تحقیر

روش تحقیر

تنزل رتبه و مسئولیت دادن، عنوان فردی را از او گرفتن و حتی خلع مقام کردن

چگونگی مقابله با این تحقیر

روش تحقیر

خیانت کردن، گول زدن یا دروغ گفتن به فرد. به این ترتیب قصد دارید حماقت آن فرد را به او ثابت کنید. اما در حقیقت از اعتماد او سوءاستفاده کرده اید.

چگونگی مقابله با این تحقیر

روش تحقیر

ریشخند کردن دیگران، دست انداختن و نگاه تحقیرآمیز به آنها

چگونگی مقابله با این تحقیر

روش تحقیر

شوخی های بی مورد و نامناسب و قرار دادن دیگران در وضعیتی نامناسب

چگونگی مقابله با این تحقیر

اتهام ناروا زدن

یکی از بدترین انواع تحقیر کردن اتحام ناروا زدن به فرد است گاها این اتهام ناروا انقدر عمیق است و به شکلی است که فردی که مورد هجمه قرار گرفته تمرکزش از دست میره و احساسی تصمیم میگیره

روش تحقیر

درجمع به فردی بی احترامی کردن و او را کوچک شمردن

فقر، بیکاری، بدهی، ورشکستگی، بی خانمانی، تنبیه و زندانی شدن از شرایط تحقیرآمیز است.

چگونگی مقابله با این تحقیر


روش تحقیر

وابستگی بویژه به افراد ضعیف تر

چگونگی مقابله با این تحقیر

روش تحقیر

دیگران را به انجام دادن کاری مجبور کردن

چگونگی مقابله با این تحقیر

روش تحقیر

رفتاری خشونت آمیز با دیگران داشتن

چگونگی مقابله با این تحقیر

روش تحقیر

گرفتن آزادی های فردی و تحت کنترل درآوردن دیگران

چگونگی مقابله با این تحقیر

روش تحقیر

بد جلوه دادن ارزش ها، باورها، نژاد، جنسیت، ظاهر و شخصیت دیگران

چگونگی مقابله با این تحقیر

روش تحقیر

ارزش وجودی دیگران را با معیارهای نامناسب و ناروا سنجیدن


این ها یه سری از مصداق های عملی تحقیر کردن است (البته در مورد افرادی که حس حقارت دارند که این افراد معمولا افرادی هستن که به روش های مختلف تحقیر شدن نمیپردازم ) ولی وقتی فردی در این موقعیت ها قرار گرفته در حقیقت در برابر فردی است که در حال تحقیر کردن اوست (البته به نظر من کسی که تحقیر میکنه بسیار محتاج تر و بدبخت تر است از کسی که داره تحقیر میشه چون اون فرد انقدر خلا روانی داره انقدر ضعیف هست که این کار رو میکنه در صورتی که یک فردی که عزت نفس بالا داره همیشه موجب قوت قلب دیگران است )



پینوشت : احتمالا در وقت مقتضی بر میگردم و این پست رو کامل میکنم و در مورد روش های عملی جلوگیری از تحقیر نشدن خواهم پرداخت
۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ دی ۹۶ ، ۲۱:۱۱
سید هاشم زرین کیا