عکس جالب (شو اف کردن)
سه شنبه, ۳۰ آبان ۱۳۹۶، ۰۹:۳۴ ق.ظ
همیشه علاقه زیادی به عکاسی شکار لحظه ها ادیت کردن و ... داشتم زمانی بود که واقعا عکاسی رو خیلی دوست داشتم و برای رفتن به عکاسی برنامه ریزی میکردم ب (در حقیقت برای عکاسی جا های مختلف میرفتم) البته هنوز هم علاقه زیادی به عکاسی دارم ولی متاسفانه هیچ تجهیزات عکاسی ندارم چون همشون از بین رفتن.
هیچ وقت عکسی برای عکاسی از ادم ها نمیگرفتم چه معنی میده که آدم ها در عکس من باشند جای انسان ها نیست (البته اگر یک ادم جزئی از اون عکس باشه موردی نداره ولی عکسی که برای یک ادم گرفته شه واقعا برام جذاب نیست )اما نکته جالب اینه که کلا تعداد عکس هایی که از خودم دارم به تعداد انگشتان دست هم نمیرسه؟!؟! در حقیقت اصلا از یه دوره هایی از زندگیم کلا عکسی ندارم بین نه الی 20 سالگی؟؟!؟!( به جز عکس های مکه :) که از 650 تا عکس فقط در یکی از این عکس ها حضور داشتم .عکس هایی از خودم هست که واقعا دوستشون دارم یکیش عکس 6 ماهگی یکی عکس 5 سالگی و سه تای دیگه عکس هایی است که تو مدت اخیر گرفتم (عجیب اینه که من تو جشن های عروسی یا دورهمی ها و... که شرکت کردم هیچ عکسی از خودم ندارم ) اما با قاطعیت میتونم بگم تو این چند ماه اخیر سه تا عکس از خودم بوده که دوستش داشتم (البته الان که دارم فکر میکنم اصلا و ابدا این که خودم چه جوری افتادم اصلا مهم نبود مهم اون جا و حس و حال و مکانی بود که تو عکس وجود داشته ام )
عکس اولی که یکی از دوست های عزیز متممی گرفته و عکسی است که در جلسه گردهمایی سال 96 بچه های متمم گرفته شده روزی بسیار بسیار فوق العاده و تجربه محشری بود برای من :) و البته عکس بعد از 12 ساعت همایش که و احتمالا طولانی ترین وقتی که به صورته نشسته بودم روی داد البته در اون 72 ساعت به گمونم سه یا چهار ساعت خوابیدم
عکس دوم در همون جلسه متمم گرفته شده و به عنوان عکس یادگاری با بهترین دوستان متممی بوده با قاطعیت میگم در تاریخ هیچ فردی اینگونه عکسی رو خراب نکرده (واقعا هر چی فکر میکنم متوجه نمیشم در چه شرایطی بودم که عکس این جوری در اومد.
این عکس رو هم چند روز پیش به صورت کاملا اتفاقی گرفتم(تف تو ریا) یاده بچه های گروه جهاد میفتم که بنده به عنوان عکاس گروه نیزخدمت میکردم.
و هر وقت عکس روحانی از دوستان میگرفتم (البته منظورم رییس جمهور منتخب ایران نیستااا) همه به اتفاق میگفتن تف تو ریا ولی من حیث المجموع وقتی این عکس رو دیدم نمیدونم ناخود اگاه یه حس خیلی خوبی بهم دست داد (خیلی دوست دارم اگه بچه های جمعیت آمل هم فعالیتشون بره بالا و جنم خودشون رو نشون بدن تعداد بیشتری بشن و با پشتکار و تلاش بالاتر یک خونه ی ایرانی را در آمل تقبل کنم البته باید اوضاع مالیم هم خوب شه )
هیچ وقت عکسی برای عکاسی از ادم ها نمیگرفتم چه معنی میده که آدم ها در عکس من باشند جای انسان ها نیست (البته اگر یک ادم جزئی از اون عکس باشه موردی نداره ولی عکسی که برای یک ادم گرفته شه واقعا برام جذاب نیست )اما نکته جالب اینه که کلا تعداد عکس هایی که از خودم دارم به تعداد انگشتان دست هم نمیرسه؟!؟! در حقیقت اصلا از یه دوره هایی از زندگیم کلا عکسی ندارم بین نه الی 20 سالگی؟؟!؟!( به جز عکس های مکه :) که از 650 تا عکس فقط در یکی از این عکس ها حضور داشتم .عکس هایی از خودم هست که واقعا دوستشون دارم یکیش عکس 6 ماهگی یکی عکس 5 سالگی و سه تای دیگه عکس هایی است که تو مدت اخیر گرفتم (عجیب اینه که من تو جشن های عروسی یا دورهمی ها و... که شرکت کردم هیچ عکسی از خودم ندارم ) اما با قاطعیت میتونم بگم تو این چند ماه اخیر سه تا عکس از خودم بوده که دوستش داشتم (البته الان که دارم فکر میکنم اصلا و ابدا این که خودم چه جوری افتادم اصلا مهم نبود مهم اون جا و حس و حال و مکانی بود که تو عکس وجود داشته ام )
عکس اولی که یکی از دوست های عزیز متممی گرفته و عکسی است که در جلسه گردهمایی سال 96 بچه های متمم گرفته شده روزی بسیار بسیار فوق العاده و تجربه محشری بود برای من :) و البته عکس بعد از 12 ساعت همایش که و احتمالا طولانی ترین وقتی که به صورته نشسته بودم روی داد البته در اون 72 ساعت به گمونم سه یا چهار ساعت خوابیدم
این همان عکسی است که در پروفایل این سایت گذاشته ام
عکس دوم در همون جلسه متمم گرفته شده و به عنوان عکس یادگاری با بهترین دوستان متممی بوده با قاطعیت میگم در تاریخ هیچ فردی اینگونه عکسی رو خراب نکرده (واقعا هر چی فکر میکنم متوجه نمیشم در چه شرایطی بودم که عکس این جوری در اومد.
این عکس رو هم چند روز پیش به صورت کاملا اتفاقی گرفتم(تف تو ریا) یاده بچه های گروه جهاد میفتم که بنده به عنوان عکاس گروه نیزخدمت میکردم.
و هر وقت عکس روحانی از دوستان میگرفتم (البته منظورم رییس جمهور منتخب ایران نیستااا) همه به اتفاق میگفتن تف تو ریا ولی من حیث المجموع وقتی این عکس رو دیدم نمیدونم ناخود اگاه یه حس خیلی خوبی بهم دست داد (خیلی دوست دارم اگه بچه های جمعیت آمل هم فعالیتشون بره بالا و جنم خودشون رو نشون بدن تعداد بیشتری بشن و با پشتکار و تلاش بالاتر یک خونه ی ایرانی را در آمل تقبل کنم البته باید اوضاع مالیم هم خوب شه )