توسعه

وب سایت شخصی هاشم زرین کیا

توسعه

وب سایت شخصی هاشم زرین کیا

توسعه

هاشم زرین کیا هستم علاقه زیادی به یاد گرفتن و یاد دادن و ارزش ایجاد کردن دارم.
این یادگیری میتونه مطالعه کاغذی باشه میتونه تو کار باشه یا حتی تو سفر یا شاید هم همنشینی با انسان ها و البته متمم خوانی یا در راه متمم خوانی باشه.
تا الان یه کارایی کردم الان یه کارایی میکنم و یه کارایی هم در آینده قراره بکنم.
این وبلاگ بیشتر جایی است که من توش تمرین نوشتن میکنم و البته سعی میکنم دیدگاهم رو نسبت به چیز ها مطرح کنم پس انتطار ساختار های علمی و اکادمیک نباشید.
نوع نوشتار این وبلاگ هم بیشتر شبیه گفتار روزمره من است تا نگارشی از جنس بسیار رسمی کتابی

ضمنا با عرض پوزش بابت این که فونت کلمات پست ها خیلی کوچکن دلیل این که فونت این وبلاگ به این شکل است دو تا چیزه:

1 - اونی که قصد خواندن داره دنبال خواند سرسری نباشه
2- بیشتر با متن کلنجار بره

محبوب ترین مطالب

۱۴ مطلب در آبان ۱۳۹۶ ثبت شده است

یه سری از نوشته های داخل این وبلاگ کاملا بر مبنای اتفاقا در لحظه هست.

خواستم در مورده یه چی بگم و اون اینه که میگن خونمون امیده و بوی مامانمون ور میده و مادرمون امیده و... 

بحث سره اینه که من واقعا هیچ لحظه از عمرم این داستان رو درک نکردم هیچ لحظه از عمرم به معنی واقعی میخوام بگم که مادرم رو دوست نداشتم همیشه مادرم یک ادم تحقیر شده - لش - بی فایده - بی عقل - بی اراده - بی تفاوت - بسیار بسیار سطحی و عقلی به اندازه یک بچه ۵ الی ۷ ساله داره که از موقعی که من یادمه میگفت من مریضم سرم درد میکنه پام درد میکنه فلانم درد میکنه و. ... 

از موقعی که چشم باز کردم هیچ وقت دامن پر مهر مادر رو ندیدم؟!؟!؟ هیچ وقت همیشه بدم میومد از این که زنگ بزنه بهم صدام کنه تو یه جمع حتی هر جور دیگه حتی غذا بهم تعارف کنه خیلی وقتا دارم میبینم میفهمم که هیچ نکته ی مثبتی به عنوان مادری نداره به جز این که گاها ناهار و شام میپزه یه وقتایی هم لباس ها رو میزاره تو ماشین لباس شویی گاهی که میگم معمولا در حضور مهمان و یا در حضور پدر هست و الی که هیچی هیچی هیچی 

درسته پدرم یک ادم سختگ گیر بسیار سخت گیر بسیار مرد سالار و خود سالار و بی گذشت است اما خیلی چیزا از مرام و معرفت و فکر کردنش میشه فهمید.

راستی یه چیزی که در مادر من شاید بشه نقطه مثبت گفت سخاوته ولی با سخاوته احمقانه ای که داره هیچ وقت نمیشه گفت این سخاوت مادر بنده یه نکته مثبت هست چون واقعا با حماقت همراه است مثل محبت کردناش مثل بقیه رفتار های احمقانه ی ایشون

در کل با این اوصاف این سوال هست که چرا ترکشون نمیکنم خب ننه من درک نمیکنه که من این ها رو ترک کردم روزی نیم ساعت هم با هم تعامل نداریم هیچ چیز از من نمیدونه هیچ چیز و این خب خیلی سادست خیلی این که با فرزندت صحبت هم نکرده باشی

این که ندونی چه چیزایی دوست داره به کنار اسمش رو هم نمیدونی و خیلی چیز های دیگه

فکر کنم راه درمان این مشکل مشکل نداشتن دوست و یا همدم مونث (که خب خواهر من شخصیت خوب و قوی داره ولی بسیار بسیار بد اخلاق و زود جوش و بی خودی جوش هست شبیه پدر بنده و از طرفی ادمی است که با تحقیر دیگران لذت میبره خیلی لذت میبره و خیلی هم سطحیه سطحی همانند داف هایی که میبینید

 

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آبان ۹۶ ، ۱۸:۰۲
سید هاشم زرین کیا

نه به اسمارت فون

اگه جز دوستان و اشنایان من باشید و شناخت کمی هم داشته باشید درباره من بلاشک میدونید که من چقدر عاشق تکنولوژی هستم پس لطفا از گفتن این که من ادم کدی هستم ( و شبیه اون ادم هایی هستم که میگم اره قدیما خیلی خوب بود خونه ها بزرگ بود همه فامیل با هم بودن و غذا کم بود ولی با محبت بود مردم سالم بود نو .... نیستم )استفاده نفرمایید.

تکنولوژِی چیز عالی هست فوق العاده خیلی عالی ( البته تاثیر اصلی تکنولوژی بالا بردن سرعت کار ها است پیاده میشه از جایی به جایی منتقل شیم اما با کنکورد میشه خیلی سریع از جایی به جایی رفت(میدونم کنکورد دیگه بازنشست شده ولی هنوز هم سریع ترین روش انتقال مسافر تاریخ بوده البته شما بهتر از هر کسی میدونید اقامون ایلان ماسک داره هایپر لوپ و اون انتفال روی زمین با فضاپیما دراگون رو توسعه میده )

با توسعه تکنولوژی موبایلی و اینترنت و نرم افزار ها زندگی ها سهل ساده دقیق و زیبا تر شده 

حالا شما هم میگید اره دیگه اسمارت فون ملموس ترین و البته نزدیک ترین چیزی است که از تکنولوژی روی ما سواره ( البته من بار ها و بار ها در مقالات مختلف و سخنرانی ها ذکر کردم که اسمارت فون ها نزدیک ترین چیز نیست نزدیک ترین کسه چون جزیی از انسان مدرن شده و البته در خیلی از افراد اون ادمه جزیی از اسمارت فونه شده است)

من معتقدم که اسمارت فون موجب شده همه ی ادرس ها رو سریع ترین حالت پیدا کنیم موجب شده هر جا خواستیم هر لحظه از زمان سرگرم بشویم موجب شده هر چیزی که جالب بود رو در لحظه ثبت کنیم (عکس صدا ویدیو و متن) هر جا خواستیم هر چیزی که رو میتونیم به اشتراک بزاریم چه به عنوان ویدیو چه عکس و چه متن چه با دوستانی که یه پله دور ترند (با اینستاگرام) یا افرادی که حلقه نزدیک ترن(تلگرام و واتس اپ)

حالا میخوام چند دلیل اصلی رو بگم که چرا از اسمارت فون استفاده نمیکنم(من هیچ وقت تجویز نمیکنم ندیده و نشنیده هم چین چیزی رو)

۱- نمیخوام همه جا سرم تو اسمارت فون باشه

۲- نمیخوام تمرکزم به فنا بره و هر لحظه در حال چک کردن نوتیفیکیشن باشم

۳- نمیخوام روابط با تعداد زیاد ولی عمق کم داشته باشم(یه مثال سوپ هست که جالبه )

۴- دوست ندرام هر لحظه همه چیز رو هی ثبت کنم و اون لحظه رو از دست بدم

۵- نمیخوام به هر دلیل مسخره ای افرادی مجانی با هام تماس داشته باشند و چرت و پرت بگند

۶- نمیخوام شب با چک کردن اسمارت فون بخوابم و صبح هم باهاش بیدار شم حموم و دستشویی و سر غذا هم مسلح به خراب کننده ترین چیز دنیا باشم

۷- نمیخوام وقتی حضوری با یه سری هستم غیر حضوری با کسی دیگه ای هم باشم

۸- نمیخوام همزمان چند کار را انجام دهم چون مولتی تسکینگ سرعت و دقت کار ها رو نابود میکنه ( هر کسی هم غیر این بگه و بفرمایند خیر مغز بنده همزمان چند کار میتونه بکنه یا مغز زنان این جوریه اون جوریه و...داره اشتباه میکنه و چیزی در مورد ساختار های مغزی نیمدونه به عبارت دیگه توهم داره همون طور که سابقه نداشته یه نفر بگه اوه من الکل مصرف کردم رانندگیم خطرناکه بلکه میگن: من؟!؟!؟ حالم عالیه خیلی هم دقیق هستم و در بهترین حالت رانندگی به سر میبرم ... :))))


۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آبان ۹۶ ، ۱۳:۲۱
سید هاشم زرین کیا

میریم برای کیبورد درمانی:))

چند وقت اخیر یه سری برنامه های جدید دارم و کار هایی رو شروع کردم از جمله :


1- قبل ساعت شش صبح بیدار شدن

2- پیاده روی روزانه حداقل چهل و پنج دقیقه

3- شروع تمرین یوگا با کتاب خود آموز 28 روز با یوگا هتیلمن

4 - مطالعه دقیق ادبیات کلاسیک شده حتی یک ربع در روز(انقدر مضخرفات در روز میخونم و میشنوم باید حتما یه متن های فوق العاده ای باشه که در روز بخونم و اونا رو بشوره ببره)

5- کم کردن استفاده ی غیر مفید از تلگرام و اینستاگرام

6- شب ها زود خوابیدن (بی دلیل بیدار نبودن به گمان کلمه بهتریه)

7- سالم تر غذا خوردن

8- متمم رو بیشتر بخونم(متاسفانه چند وقت اخیر خیلی خیلی کم شده :((


تا ببینم چقدر میتونم این رو اجرایی کنم :))


پ ن : ای کسانی که میگید این کارا چیه و یوگا برای خانم های باردار و پسر های ... است بدانید و اگاه باشید یوگا بهترین ورزش برای بالا بردن توان بدنی و تمرکز بر روی عضلات است و بنده هم هم نظر با شما دوست گرام بودم که این سوسول بازی ها ماله بچه قرتی هاست ولی خب با دیدن عکس های یوگا کار کردن مک گرگور و می ودر (اسطوره های زنده ی ام ام ای و بوکس ) فهمیدم سخت در اشتباه بودم









پینوشت: برنامه های سال ۹۸ رو میخوام این جا بنویسم:


۱- بالا بردن سطح توان بدنی (ورزش و غذای سالم)

۲- توسعه ساختار سایت زرین سیستم

۳- توسعه دیمانسه

۴- انجام یه سری مقاله و پروژه جهت دانشگاه

۵- مطالعه روزانه

۶- نوشتن روزانه

۷- رشد دادن شخصی

۸- در مورد کسی حرف نزدن و اظهار نظر کردن 

۹- مکتوب کردن عملگرد ها و ثبت دیتا ها 


۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ آبان ۹۶ ، ۱۳:۳۶
سید هاشم زرین کیا

بنابر شغلی که دارم معمولا به کارخانجات ادارات صنایع مرغداری  صنایع بازرگانی و...مراجعه میکنم.

یکی از صنعت هایی که از بازار های مهم ما بود و بخش بزرگی از مشتری های ما را در بر میگرفت صنایع تولیدی و شهرک های صنعتی بوده اند.

(بیشترین اوج این بازار بین سال های 83 الی 87 بود سال های که پول های زیادی به داخل کشور تزریق شد و صنایع کوچک شکل گرفت شهرک های صنعتی بزرگ زاده شدند و ساختمان سازی وسعت گرفت و.....)


اون سال ها همه درگیر تولید ساختمان سازی و .... بودند و ما هم به تجهیز این کارخانه ها میپرداختیم.

اما قضیه از زمانی شروع شد که بر اثر اشتباه های بزرگ سیاسی و اقتصادی حکومتی و  زیرساختی جامعه و نبود برنامه ریزی جامع نبود نیروی انسانی خوب نبود ایده و..... این حباب ترکید.

واحد های ساختمانی که زاغه های دور از شهری بودند به نام مسکن مهر و شهرک های صنعتی متروک بزرگی در کشور به جا ماند.

در روز های گذشته به  تک تک واحد های تولیدی یک شهرک صنعتی بزرگ و بسیار مولد مراجعه کردم.

وقتی میدیدم واحد تولیدی به صورت سه شیفت کار میکنه صادرات داره و زنجیره فروش فوق العاده قوی داره (البته مولد ها و پشتوانه های دولتی ندارد) بسیار خوش حال میشدم.

اما وقتی قسمت هایی از این شهرک صنعتی رو میدیدم که کاملا راکد ساکت و پر از خالی بود و دقیقا صحنه ای مثل فیلم های اخر الزمانی رو شاهد بودم.

وقتی این ها رو میدیدم غمی وحشتناک همه وجودم رو میگرفت واحد هایی که کاملا سالم هستن قسمت اداری مرتب کامپیوتر ها هستند دستگاه های خط تولید وجود داره ولی مثل فیلم های اخر الزمانی همه چی ساکت غبار گرفته و شکسته و غارت شده بودند.

اخرین واحدی که وارد شدم و داشتم بررسیش میکردم هر لحظه ممکن بود اشک هایم جاری شود.

واحدی که واحد تولیدی نمونه بود واحدی که حتی به استرالیا هم صادر میکرد .

بهترین تجهیزات بهترین مهندسین و نیرو ها را داشت و البته بهترین و قشنگ ترین ساختمان ها ولی خالی غارت شده و راکد بود.

وقتی وارد اتاق های اداری میشدم و پرونده های روی هم انباشته را تماشا میکردم وقتی به اون روز هایی که مدیر این کارخانه مهندس داریوش هندویی رو که یکی از تاثیر گذارترین افراد دوران نوجوانی ام بود فکر میکردم و  به صورت اتفاقی کارت ورود به نمایشگاه گوانگجو چین رو در بین اون خرابه ها دیدم واقعا ناراحتی بزرگی رو احساس کردم.

امیدوارم شهرک های صنعتی واحد های تولیدی نیاز به هیچ سیستم امنیتی نداشته باشند و فقط نیاز به سیستم ها نظارتی داشته باشند. دیگر خالی از کارگر و کار کردن نباشند دوباره معضل  کمبود نیرو داشته باشند و از شهر های دیگر نیرو بیاورند.

زمانی که برند های جهانی تولید شود.

زمانی که کمپانی های گردن کلفت و قدر قدرت بدون نیاز به کمک های بیرونی ایجاد شود کمپانی هایی که صنایع سنگین و صنایع پایه دارند(درسته که سود کمی دارند اما نیرو های زیادی جذب میکنند و جریان مالی بالایی دارند و همه جور نیرویی میخواهند و البته شغل های بسیار استیبلی را ایجاد میکنند)

و امید دارم صنایع نوپا صنایع تکنولوژیکی و استارتاپ ها صنایع دانش بنیاد و بر مبنای تکنولوژی های نوین  فرزندان آرش کمانگیر آن ها را توسعه دهند و البته مثل سیلیکان ولی نباشند که دنبال 2 تا کارکتر بیشتر توییتر و یا مخفی شدن عکس ها در اسنپ چت باشند. صنایع بزرگ زیستی صنایع بزرگ انرژی های نو و در حیقیقت نقشی نو در جهان در اندازند.

به امید اون روز اون روز روزی نیست که خودش بیاد روزیه که ما ها با هم میسازیمش


پینوشت:

امروز از تاریخ انتشار این پست یک ماهی میگذره مشتری که کارخونه بزرگی داره چهار تا سوله کنار هم تماس گرفته بود که سیستم را اپدیت و مشکلات دوربین های مداربسته و  رو حل کنید.

وقتی وارد سالن و کارخانه شدم شاهد بودم که کلا کارخانه تعطیله و در حال تبدیل به مخروبه شدن است اما مدیر کارخانه نمیخواست بگه یا قبول کنه که این جا خالیه و تعطیل و ... ولی نمیشه که روح نداشتن در کارخانه را توجیح کرد) در خلال صحبتامون یه جا یه چیز ناراحت کننده گفت: اره اگه میتونستم کلش رو میفروختم میزاشتم بانک سودش رو میگرفتم.




۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۹۶ ، ۱۶:۴۱
سید هاشم زرین کیا