مغازه؟ دفتر؟ فروشگاه؟ دکان؟
دوشنبه, ۷ خرداد ۱۳۹۷، ۰۴:۲۳ ب.ظ
یکی از چیز هایی که برای من بسیار بسیار جذابه دنیای کلمات هستند دنیای کلمات دنیایی است بسیار بزرگ عمیق و قاعدتا جذاب برای من
همان طور که میدانید هیچ دو کلمه ای هم معنایی وجود خارجی ندارد(چون در صورتی که همچین چیزی وجود داشت دو کلمه نداشتیم و همون یک کلمه در زبان وجود داشت و کلمه ی دوم را نمیساختند.
یکی از چیز هایی که احتمالا باهاش بسیار برخوردید استفاده از لفظ مغازه - کمپانی - دکان - فروشگاه - دفتر - شرکت - اداره برای محل های کار است حال هر کدوم به چه معنی و مفهوم است و در کجا استفاده میگردد؟
مغازه
لغت اوستایی-سنسکریت مغازه (مها=بزرگ + غاسه=قاصد-جارزدن) که امروزه در
معنای بازار به کار می رود. در زبان سنسکریت به شکل महाघोष
mahAghoSa=market ثبت شده و نشان میدهد که مغازه در اصل به معنای مکانی است
که فروشندگان با دادوهوار کالای خود را به خریداران میشناسانند. بدینسان
روشن میشود که لغت مغازه ربطی ندارد به لغت فرانسوی magasin به معنای مارکت
که زبانشناسان آنرا ریشه لغت مغازه میدانند.
دکان
جایی سرپوشیده در کنار بازار یا خیابان یا کوچه که کالاهایی در آنجا برای فروش آماده سازند.
حجره
حجره . [ ح ُ رَ ] (ع
اِ) پاره ای زمین دیوار در کشیده ٔ مسقف . پاره ای از زمین . (دهار). ج ،
حُجَر، حُجرات ، حُجَرات و حُجُرات . || در تداول فارسی زبانان ، اطاق طلبه
در مدرسه . || دکان تاجر. || هریک از خلوتهای حمام : حمامی دارای ده حجره .
|| خانه ٔ خرد . (منتهی الارب ). خانه . اتاق . غرفه :
که در این مکان به معنی چهار دیواری است که در اون کسب و کار وجود دارد.
فروشگاه
دفتر
جایی که در آن کارهای اداری یا بازرگانی انجام گیرد.
جایی که در آن کارهای اداری یا بازرگانی انجام گیرد.
شرکت
(اسم)نهادی قانونی با فعالیتهای مخصوص بازرگانی.
⟨ شرکت با مسئولیت محدود: (اقتصاد) شرکتی بین دو یا چند تن که هرکدام به میزان سرمایۀ خود مسئول هستند.
⟨ شرکت تضامنی: (اقتصاد) شرکتی که هریک از شرکا ضامن معاملات شرکت باشد.
⟨ شرکت تعاونی: (اقتصاد) شرکتی که سرمایهاش از فروش سهام تشکیل میشود. بر چهار نوع است: ۱) شرکت تعاونی مصرف که اجناس مورد نیاز کارگران و کارمندان را تهیه میکند و به قیمت ارزان به فروش میرساند. ۲) شرکت تعاونی اعتبار که به کارگران و کارمندان وام میدهد. ۳) شرکت تعاونی مسکن که برای کارگران و کارمندان خانه تهیه میکند. ۴) شرکت تعاونی تولید که محصولات خود را یکجا و روی هم میکند و به فروش میرساند.
⟨ شرکت سهامی: (اقتصاد) شرکتی که سرمایۀ آن از فروش اوراق بهادار فراهم میشود و هر شریک دارای یک یا چند سهم است و منافع آن به نسبت سهام تقسیم میشود.
⟨ شرکت نسبی: (اقتصاد، حقوق) شرکتی که از دو یا چند تن تشکیل میشود و هریک از شرکا به نسبت سرمایهای که در شرکت دارد مسئول امور آن میباشد.
⟨ شرکت واحد: (اقتصاد) شرکتی کهیک امر مخصوص و منحصر را عهدهدار باشد: شرکت واحد اتوبوسرانی.
کمپانی
(کُ)
[ فر. ] (اِ.) 1 - شرکتی که برای تجارت یا صنعت تشکیل شود. 2 - اشخاصی
که با وجود شراکت در سرمایه نام آنان در عنوان بنگاه درج نمی شود. (فره ).
اداره
اداره . [ اِ رَ / رِ ] (از ع ، اِ) قسمتی از وزارتخانه . هر وزارتخانه به چند اداره و هر اداره به چند دائره منشعب شود. ج ، اِدارات
مطب
مطب . [ م َ طَ ] (ع اِ) جائی که طبیب در آن نشیند و معالجه ٔ مریضان نماید.
--------------------------------------------------------------------------------------------------------
در کل اگر بخوام یه توضیح اجمالی بدم:
اداره مکانی است که از زیر مجموعه های حکومت .
کمپانی مکانی است که تجارتی بزرگ در آن در جریان است و معمولا به شرکت های چند ملیتی گفته میشه ( البته استارتاپ ها بعد از این که اندازشون بزرگ تر میشه تبدیلی به کمپاتی میشند)
شرکت از شریک میاد که در حقیقت اگر افرادی یک کسب و کار را شروع کنند و وجه حقوقی پیدا کنند آن را شرکت مینامیم ولی اصولا در ایران شرکت به معنی داشتن وجه نام حقوقی در بیزینس های شراکتی است (البته گاها یک شرکت یک مالک دارد اما بالاجبار باید درصدی از شرکت را یک صدم درصد را با افراد دیگر شریک کند و مالکیت مشترک ایجاد کند.
دفتر جایی است که در ان کار های تجاری و بازرگانی انجام میشه
فروشگاه جای فروختن متاع و کالا. دکان در تداول مردم ، بیشتر به دکانهای بزرگ که متاع متنوع دارند
اطلاق شود.
مغازه در اصل به معنای مکانی است
که فروشندگان با دادوهوار کالای خود را به خریداران میشناسانند ولی در حال حاضر بیشتر به معنی مارکت یا جای تجاری معنی میده.
جایی سرپوشیده در کنار بازار یا خیابان یا کوچه که کالاهایی در آنجا برای فروش آماده سازند.
مطب هم همون دکان اطبا هست
در کل به نظر من جای همه ی این ها میتوانیم از لفظ محل کار استفاده کنیم و خیال خودمون رو راحت کنیم و السلام