توسعه

وب سایت شخصی هاشم زرین کیا

توسعه

وب سایت شخصی هاشم زرین کیا

توسعه

هاشم زرین کیا هستم علاقه زیادی به یاد گرفتن و یاد دادن و ارزش ایجاد کردن دارم.
این یادگیری میتونه مطالعه کاغذی باشه میتونه تو کار باشه یا حتی تو سفر یا شاید هم همنشینی با انسان ها و البته متمم خوانی یا در راه متمم خوانی باشه.
تا الان یه کارایی کردم الان یه کارایی میکنم و یه کارایی هم در آینده قراره بکنم.
این وبلاگ بیشتر جایی است که من توش تمرین نوشتن میکنم و البته سعی میکنم دیدگاهم رو نسبت به چیز ها مطرح کنم پس انتطار ساختار های علمی و اکادمیک نباشید.
نوع نوشتار این وبلاگ هم بیشتر شبیه گفتار روزمره من است تا نگارشی از جنس بسیار رسمی کتابی

ضمنا با عرض پوزش بابت این که فونت کلمات پست ها خیلی کوچکن دلیل این که فونت این وبلاگ به این شکل است دو تا چیزه:

1 - اونی که قصد خواندن داره دنبال خواند سرسری نباشه
2- بیشتر با متن کلنجار بره

محبوب ترین مطالب

قانون تجارت :)

يكشنبه, ۸ بهمن ۱۳۹۶، ۰۶:۲۲ ب.ظ

فرق میان اتحادیه ها و دادگاه ها ؟ (فرق خروجی و ورودی)

یه مثال جالبی براتون میزنم :

فرض کنید که شما کاری رو برای کسی انجام داده اید (این کار میتونه هر چیزی باشه از فروش یک جنس تا فروش خدمات و ... )


بالفرض مشتری یا کسی که بهش داری خدماتی ارائه میکنی پول شما رو نداده؟یا بد قول شده و یا ....

به نظرتون چه میشه کرد؟

جواب:

باید برید حل اختلاف و یا شکایت که این کار به وسیله ی فقط و فقط ثبت در ثنا (یه مسئله یک روزه حداقل) بعد از اون هم باید برید ثبت درخواست کامپوتری و ... بعد هم باید یه پول چند صد هزار تومانی (یه درصدی از اون رقم مورد اختلاف ) را به حساب دادگستری پرداخت نموده و سپس طرح و اقامه دعوا کنید و....

(اون هم با اون محیط متشنج کننده و اعصاب خورد کن دادگاه ها ) پس از اون هم باید بری وکیل بگیری و .... و فرایند دادرسی حدودا پنج سالی طول خواهد کشید.


حال بالفرض شما مشتری هستی (این مشتری میتونه هر چیزی باشه در هر جایی ) احساس میکنی بهت گرون فروختن یا بد فروختن کثیف فروختن یا اصلا هر چی شکایتی داری میری به صنف مربوطه شکایت کرده و تقاضای شکایت میکنی (هر نوع شکایتی ) از این که این اقا یا خانم یا مرکز مثلا شبیه به کاری که شما میگید رو میکنه و فلان قدر کم تر میگیره و شما پیش فاکتور مربوط  به اون رو میگیرید و میرید به اصناف شکایت میکنید.
دیگه بقیه اش مشخصه به هر صورت محکوم میشید.

چه خودتون گرون تر خریده اید.گرون فروختید

 میگه: برو برو تو گرون خریدی

چه طرف رو توجیح نکردید و فروختید.

میگه: برو برو مستدل نیست

چه هر چیزی دیگه هر دلیلی که شما فکر کنید


اصلا شما پول نده و فقط فاکتور بگیر باز هم میتونه ازت شکایت کنه به علت گرون فروشی


یا اصلا فقط فاکتور داشته باش هیچی هم نده باز هم موجب میشه که تو گرون فروختی


پس فالواقع الان هر کسی بخواد هر چیزی بخره هر جایی که هستید میتونید هر چی بگید.این خیلی جالبه


من حیث المجموع دوستان یه پیشنهاد دوستانه بهتون میکنم

هیچ وقت هیچ کاری نکنید. در حقیقت هیچ بیزینسی راه نندازید.

اگر هم راه انداختید یه وکیل رو همیشه بقل کنید.

یه توصیه دیگه هر چیزی که خریدید خوشتون نیمد هر چیزا فکر میکنید گرون هست از مبل گرفته تا فرش و گوشی و لباس و .... همین کار رو کنید.به هر صورت پول میگیرید و به دولت هم کمک میکنید.


راستی یه چیز دیگه اگر به هر دلیلی جزو صنفی نیستید (منظور از این که جزو صنف اینه که اصناف ندارید (البته به جز بچه های نظام مهندسی و یا نظام پزشکی) البته باز هم اگه نظام پزشکی باشی باز یه کارایی میشه کرد البته نظام مهندسی هم اگه یکم بتونی اشنا ببینی یا هر چیزی این اتفاق میفته )


یاده صحبت یکی از دوستان افتادم که میگفت:

داشتم مهاجرت میکردم برای امریکا

رفته بودم دم کانتر چک پاسپورتی که اون شهری که داشت مهر پاسپورتم رو میزد باهاش صحبت میکردم باهاش جالب بود اومد گفت:

منتظر بودم فردی که دم گیت پاسپورت بود و مسولیت چک پاسپورت رو داشت پاسپورت ما رو چک کنه.

گفت وکیلی که کار های ما رو انجام میداد بهم گفتش که: فلانی مواظب باش اینی که الان میخواد چک پاسپورت شما رو انجام بده اگه بخواد میتونه شما رو دیپورت کنه از امریکا

این رفیق ما هم گفت:

این که چیزی نیست تو ایران کارگر فضای سبز هم میتونه شما رو دار بزنه




پینوشت: یاده امیر تقوی عزیز میفتم که یه بار داشت میگفت که تو این سال های کارافرینی در این مملکت ۱۲۷ بار توی اداره ی کار ازم شکایت شد.

امیر عزیز تاکید میکرد که بنده بالفرض شمر اصلا خود خود یزید ایا باید در ۱۲۷ شکایتی که ازم میشه عینا ۱۲۷ بار محکوم شم


پینوشت: عزیزان قبل این این که کسب و کاری را استارت بزنید یا استارت اپ تون رو راه بندازید اولین کاری که بکنید پیدا کردن یه مشاور حقوقی باشه که از اول تا اخر بهتون کمک کنه از کمک به فرار از کاپیتان گارسیا ها تا فرار از گردنه بگیران این اداره اون اداره داستان های قانون کار داستان های قرار داد بستن ها داستان های وصول مطالبات داستان سند سازی و ساختار حسابرسی و بیمه و ... کسی که دستی تو قوانین این جوری داشته باشه ادم های زیادی بشناسه و البته کاربلد گیر سپیچ و ... باشه هر چقدر هم گرفت ازتون نوش جونش (والله )


پینوشت: اگر در قست در باره ی من این وبلاگ خونده باشید احتمالا فعالیت مشاوره ای و همکاری بنده در دومان به چشتون خورده دومان به عنوان یه اکوسیستم توسعه ای که در ابتدا تعدادی پورفولیو دارد شروع به کار کرده یکی از پورفولیو های دومان امانیه هست. کارافرین سرمایه گذار به جای این که وقت زیادی را در این اداره دولتی اون اداره دولتی بزاره و هی اعصاب و روانش رو فرسایش بده به جای این که ایده بزنه مذاکره کنه و ... مجبوره که بره این ور اون ور این اداره اون اداره و اعصابش رو هم خورد کنه و...


نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی