توسعه

وب سایت شخصی هاشم زرین کیا

توسعه

وب سایت شخصی هاشم زرین کیا

توسعه

هاشم زرین کیا هستم علاقه زیادی به یاد گرفتن و یاد دادن و ارزش ایجاد کردن دارم.
این یادگیری میتونه مطالعه کاغذی باشه میتونه تو کار باشه یا حتی تو سفر یا شاید هم همنشینی با انسان ها و البته متمم خوانی یا در راه متمم خوانی باشه.
تا الان یه کارایی کردم الان یه کارایی میکنم و یه کارایی هم در آینده قراره بکنم.
این وبلاگ بیشتر جایی است که من توش تمرین نوشتن میکنم و البته سعی میکنم دیدگاهم رو نسبت به چیز ها مطرح کنم پس انتطار ساختار های علمی و اکادمیک نباشید.
نوع نوشتار این وبلاگ هم بیشتر شبیه گفتار روزمره من است تا نگارشی از جنس بسیار رسمی کتابی

ضمنا با عرض پوزش بابت این که فونت کلمات پست ها خیلی کوچکن دلیل این که فونت این وبلاگ به این شکل است دو تا چیزه:

1 - اونی که قصد خواندن داره دنبال خواند سرسری نباشه
2- بیشتر با متن کلنجار بره

محبوب ترین مطالب

ایران

پنجشنبه, ۵ بهمن ۱۳۹۶، ۰۱:۴۳ ب.ظ

میخوام به یه چیز خیلی خیلی خیلی همگانی به پردازم حرفی که (البته از جنس غرغر کردن هست ) مردم در همه جا داد و فریادش میزنن و حرفیه که هر جا به هر دلیلی به هر صورتی زده میشه)

یک بی قانونی اجتماعی صورت میگیره شروع میکنن ....

مجادلات سیاسی پیش میاد شروع میکنن....
نون میخوان بخرن شروع میکنن...
سوار تاکسی میشن میخوان برن این ور اون ور شروع میکنن...

شغل ندارن شروع میکنن...

کشتی غرق میشه. زلزله میاد.
و ....

در حقیقت حرفی است که به هر دلیلی میان اون رو شروع میکنن به گفتن و بهونه اوردن و....این حرف چیزی نیست به جز :


قبل از انقلاب فلان بود بیسان بود


گاها این گفته های جوری بیان میشه که انگار قبل از سال 1357 ایران یه ترکیبی بود از نظم اجتماعی سوییس ها -ثروت قطریا - شخصیت اتریشیا - اعتبار امریکایی ها و.... یه دفعه ما به اضمحلال کشیده شدیم !؟!؟

از افسانه هایی که تعریف میکنن دیگه نگم(البته یه سری از واقعیت های اون روز ها شبیه افسانه های الان ما هست )

قبلنا وقتی من این حرفا رو میشنیدم تعجب میکردم که چرا اخه خب واقعا این جوری بود. ایا ما از لحاظ نظامی انقدر قوی بودیم که میتونستیم در یک شب هر کشوری رو که بخوایم تسخیر کنیم

ایا مردم ما انقدر پولدار و در رفاه بودن که یه کارمند و یا کارگر عادی میتونست با حقوق یک ماهش بره خونه استخر دار بخره و ...


بعد ها که پیش رفتم و یه مقدار که کنجکاو تر شدم و کتاب ها و مجلات اون زمان ها رو خوندم به یه چیزایی پی بردم


پینوشت:
اون چیزایی که پی بردم رو در اینده خواهم نوشت.


خب خوبه به مناسبت دهه فجر این ها رو بگم در وحله اول نمیخوام شبیه به اینوریا (اقایون رو میگم صدا و سیما و سازمان تبلیغات اسلامی و البته سپاه پاسدران انقلاب اسلامی )


پیدا کنید پارادوکس را در این عکس


در این قسمت به نهاد های مدنی پرداخته است و البته در مورد عدالت اجتماعی که در واقع در مملکت ما این رکن رکن خیلی مهمی است و وقتی ما اتش به اختیار هستیم به معنی این است که هر جا که بخواهیم میتونیم عملی که درسته رو انجام بدیم که این واقعا عالیه

در مورد ارزش های اجتماعی هم که به ارزش های اسلامی تغییر کرده که اطلاع چندانی ندارم.
این که جشن های ما در حال حاضر چقدر برمبنای ارزش اسلامی هست این که وقت گذراندن مردم ما چقدر اسلامی هست این که چقدر نماز گذار داریم و ... رو من خیلی اطلاع ندارم و به خودتون میسپارم


ساختار های رشد اقتصادی را در یک جدول نمودار بزرگ بهتون نشون میدم(اقتصاد تنها چیزیه که نمیشه روش حرف دیگه گذاشت این که بگیم اره مردم ما مسلمون تر یا غیر مسلمون تر شدند یا این که بگیم اره ما غرور ملی کم یا زیاد داریم یا این که بگیم مردم فرهیخته تر یا خنگ تر شدند همه و همه نسبی هست ولی رشد اقتصادی چیزیه که نمیشه هیچ وقت گولش زد)




البته همه این نمودار ها مربوط به قبل سال نود هست (در حقیقت قبل از نابود شدن بخش بزرگی از اقتصاد به واسطه ی تحریم های ظالمانه ی استکبار جهانی ) و بین سال 84 الی 88 هم ما یه انفجار قیمتی در فروش نفت داشتیم.(راستیتش خواستم 88 به بعد رو هم بزارم دیگه روم نشد)




نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی