یه دوست خوب
پنجشنبه, ۱۱ آبان ۱۳۹۶، ۰۱:۵۴ ب.ظ
خیلی سخت بود و به گمانم مدت طولانی طول کشید که بتونم نتیجه بگیرم که این پست رو چه جوری شروع کنم؟ پستی که احتمالا در مورد مهم ترین قسمت زندگی است و حول و حوش اون صحبت میکنه.
تا حالا از خودتون پرسیدید که بزرگ ترین اتفاق بزرگ ترین قسمت بزرگ ترین تکه زندگی کجاست؟؟یکی میگه به نام خدا نتورک من یه بادرانی یا پنبه ریزی یا بیزی و... هستم (دوست عزیز اگه واقعا دیدگاهت به زندگی اینه واقعا مرسی واقعا خسته نباشی پهلوان مرسی دلاور) یا شاید یکی بگه بزرگ ترین قسمت زندگی ازدواجه (که خب دمتون گرم شام عروسیتون رو کی بیایم؟؟؟)
این مقدمه نسبتا طنز (میدونم خیلی بی نمکم خیلی خیلی زیاد و کلا ادم نچسبی هستم:) که جدی ترین مهم ترین قسمت زندگی رو بگم:
مرگ
بله خدا اون روز رو نیاره زبونت لال شه خودت بمیری دشمنت بمیره و همه و همه رو بزاریم کنار چون بدون شک بدون دروغ ترین چیز دنیا مرگ هست و تمام هر چیزی رو میشه در مورد نبودنش شک کرد یا وجودش رو ز یر سوال بردش جز مرگ ( خواهشا به یاده این فیلم های علمی تخیلی و سوپر من و اینا نیفتین که همیشه زنده بودن چون دارم جدی حرف میزنم نه از ارزو های نوع بشر)
بزرگ ترین اختراع تاریخ بشریت بلاشک مرگ بود اگه مرگ نبود زندگی کاملا بی معنی بود هیچ هدفی وجود نداشت و زندگی رنگ خودش رو از دست میداد و واقعا چیزی با ارزش نبود ترس از ارزش دادنه که به زندگی ادم طعم میده ترس از محدودیت وقت است که میشه سوخت پیشبرنده ی زندگی
خواستم از حرف هایی که بزرگان در این باره گفت بگم از دکارت و کانت و هگل گرفته تا علی ابن ابی طالب و محمد رسول الله اما شاید شاعر مرگ اندیش نیشابوری حکیم عمر ابن خیام به زیبایی و ظرافت شمایی از زندگی و مرگ رو به تصویر کشیده که واقعا بسیار رویا گونه و زیباست از اغتنام فرصت تا تاثیر زندگی انسان ها(گفته ای نقل شده از ابن سینا هست که میگه مهم طول زندگی نیست عرض زندگیه)
مرگ اندیشی هیچ گاه مخالف زندگی کردن و دوست داشتن زندگی نبوده و نیست غنیمت شماردن لحظه مفهومی بسیار متعالی است.
در پرده اسرار کسی را ره نیست زین تعبیه، جان هیچ کس آگه نیست
جز در دل خاک هیچ منزلگه نیست میخور که چنین فسانهها کوته نیست
اما خب با همه این اوصاف به هر صورت این لحظه میرسه لحظه اوج رسیدن به اون چیزی که هست و بهش میگیم مرگ من دوست دارم اگه رسیدم به اون لحظه اون لحظه دقیق و ظریف و خب یه جورایی عجیب دوست دارم لبخندی باشه رو لبم و فکر کنم به این که این مدتی که از تجربه زندگی گذشته بود تجربه خوبی بود و خب به هر صورت تموم شده و سعی ام بر این بود که کارای درستی کردم